با صدایی بلند فریاد میزنم بحث فرمانداری ویژه را برای جیرفت قبول نداشته و ندارم، آن را مقدمهی منتفی دانستن مرکز استان شدن میدانم، و هرگز خواهان آن نبودم و بعدازاین هم فقط میگویم جیرفت باید مرکز استان جنوبی کرمان بشود ولا غیر، چهل"40"سؤال"کمنزیل"وچهل"40"پاسخ "زادسرجیرفتی"(پرسشگر و تنظیم کننده : علی مختاری)ادامه . . .
به نام خدا
مصاحبه با حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج علی زادسرجیرفتی
1-همگان شما را به عنوان یکی از چهره های سیاسی و مبارز کشور می شناسند و حتی در جریان مبارزات سیاسی و انقلابی شما در جبهه اصولگرایان یکی از جوانان دانشجوی شمالی شما را مدرس زمان خطاب نمودند . حال این سوال مطرح می شود که ابعاد این مبارزات انقلابی بر مبنای آنچه که تاکنون شکل داده اید را چگونه ارزیابی مینمایید؟ و آیا نسبت به عملکرد سیاسی خود در مجالس چهارم و پنجم و هفتم احساس رضایت دارید ؟ و یا احساس جا ماندهای را در این باره دارا می باشید؟
بسماللهالرحمنالرحیم
آنان که این حقیر را با آن صفاتی که جنابعالی توصیف کردید میشناسند، در حقیقت از حسنظن خودشان است و این بنده کوچک حضرت حق جلجلاله، خدا را به گمان نیک آن بندگان خوبش سوگند میدهم که آنگونه قرارم بدهد که آن سروران میپندارند.
در پاسخ به فرمایش شما عرضه بدارم که این بندهی سراپا تقصیر پروردگار از همان نوجوانی برابر تعلیماتی که آموخته بودم که بیشترینش هم از معاشرت و مجالست با علمای ربانی و بزرگی که به جیرفت تبعید شده بودند از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله، به دست آوردهام، معتقد به انجام تکلیف الهی بودم و از قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا این لحظه که در خدمت شما هستم و این سخنان را تقدیم میدارم، هر تصمیم مهمی که اخذ کردهام و هر اقدامی را که عملی ساختهام براین مدار بوده است. یعنی هر چه که گفتهام و هرآنچه که نوشتهام، در هنگامهی گفتن و اوقات نوشتن، معتقد بودهام که وظیفهی من، و ضمناً بهترین است، و اگر بعداً هم به اشتباه بودن برخی از آنها یقین پیدا کردهام، به راحتی اذعان کرده و از مردم عذرخواهی نمودهام.
2-شناخت معضل و تعیین هدف همواره به عنوان رکن اصلی مبارزات سیاسی و انقلابی شمرده می شود و بر همین اساس از زادسرجیرفتی به عنوان یکی از بزرگترین دشمن شناس و هوشیار ترین چهره ی سیاسی یاد می شود که نمونه های بارز آن استیضاح عبدا... نوری و مهاجرانی (که نوری خلع شد) حتی در جریان ماجرای شهردار تهران (کرباسچی) نیز اولین شخصی که اقدام به اعتراض در کشور نمود شما بودید، و حتی شما به عنوان اولین نفری بودید که علیه مشایی در روزهای پایانی مجلس هفتم سخنرانی کردید. حال این سوال مطرح میشود که موارد تبین دوست از دشمن و یا خودی از عوامل بیگانه را در چه مسایلی مورد نظر دارید؟ لطفا شفاف توضیح دهید؟
همانگونه که عرض شد وقتی یک مسلمان برابر آموزههایی دینی امورات خود را تنظیم بکند و گفتار و کردار خود را با آن تکالیف الهی تطبیق بدهد، تشخیص حق از باطل و سره از ناسره، آسان خواهد شد. اولین گام آن شناخت حق، و منطبق کردن عملکردها با معیارهای آن است، نه بالعکس. متأسفانه بسیاری از ما، دین عزیز و بینقص اسلام ظلم ستیز و ظالم سوز را، با سخن و عمل افراد میسنجیم، درحالی که دقیقاً برعکس آن باید داوری کنیم، زیرا ما مأمور به ظاهریم و شنونده اقوال و بیننده افعال هستیم، آن کس که عالم بذاتالصدور و آگاه به نیتها و در جریان احوال است، فقط و فقط خداست. ما برون را مینگریم و قال را، و خداوند عالم است که درون را مینگرد و حال را. پس وقتی اسلام را بشناسیم و احکامش را بدانیم، شناخت اشخاص و آگاهی از اهداف آنها میسر میشود. اگر مصلحتاندیشیهای غیرموجه و توجیههای غیرالهی را کنار بگذاریم، لاجرم در برابر انحرافهای پیدا و پنهان موضع گیری خواهیم کرد.
ضمناً راجع به شناخت مقامات کشوری و سیاسی علاوه برآنچه که گفتیم، دانش ما از اختیارات و وظایف قانونی آنان بستگی جدی و سرنوشتساز دارد، یعنی باید بدانیم که مقام معظم رهبری چه ویژگیهایی باید داشته باشد و وظایفی را که به عهده دارد کدامند. طبق قانون اساسی رئیس جمهور چه جایگاهی دارد؟. نمایندهی مجلس کیست، وظایف وزیران استنانداران، قضات، فرمانداران چیست، و . و . . . آنگاه میتوانیم با احتیاط راجع به خدمت و یا خدای ناکرده خیانت آنان، قضاوت منصفانه داشته باشیم.
3-آیا قدرت سخنوری وجرأت مبارزه زادسر ذاتی است و یا بر مبنای الزاماتی که بسبب تکلیف احساس میکنید تن به مبارزه میدهید؟ شخص شما این خصوصیات را در کدام شخصیت سیاسی و یا مذهبی کشور بهتر از خودتان سراغ دارید؟
البته تا آنجا که به یاد دارم آدم نترسی بودم، مثلاً این حس کنجکاوی و نترسیدن تا آنجا در من قوی بود که دلم میخواست مرا به ساواک ببرند تا بدانم ساواک کجاست و یعنی چی، آنجا چگونه شکنجه میکنند، ساواکیها چه جور آدمهای هستند. دلم میخواست از تفنگ ژ-س ، دست پاسبانان سر در بیارم، یا در حمله منافقان در سال 1367 و هلاکت آنان به دست سپاه اسلام در عملیات مرصاد، بیش از ده روز در کرند غرب در بین رزمندگان حضور داشتم، و چون بعضاً پیاده و به تنهایی مسیر محل اسکان را تا مکان استقرار نیروها را طی میکردم، برداران کرد و رزمندگان آن سامان به یکدیگر میگفتند عجب آخوند نترسی است، چون هر لحظه ممکن بود مورد حملهی منافقان پنهان شده قرار میگرفتیم.
عمده دلیل نزدیک شدن بنده به تبعیدیها عزیزی که به جیرفت آورده بودند و انجام کارهای آنان، مخصوصاً منزل حضرت امام خامنهای، و سروسامان دادن به تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب در جیرفت، و جهت مرگ برشاه گفتن به کرمان رفتن، برمیگشت به این روحیهای که در من بود و حالا منشأ آن چه بود، الله اعلم، ولی نترسیهای بعدیام خصوصاً در جبهههای جنگ که نترسیام را هر جبهه رفتهای از استانهای کرمان، هرمزگان، و سیستان و بلوچستان و حتی در دیگر لشکرها به غیر از عزیزان لشکر 41 ثارالله، و در رأس آنان سردار سترگ و بسیار نترس و عزیز سپاه اسلام سرلشکر قاسم سلیمانی، شهادت خواهند داد، بر میگردد به آن نترسیهای عجیبی که از حضرت آقا، آیات بزرگوار مرحومین مغفورین ربانیشیرازی و ربانی املشی و آیتالله گرامی دامت برکاته دیدم و شنیدم که بسیار بسیار در من تأثیرگذار بود.
نترسیام را در جبههی سیاست که حقیقتاً از جبهههای جنگ ترسناکتر و دهشتزاتر است، همهی مردم ایران و خصوصاً جیرفتیها و عنبرآبادیها رشید و نترس خود شاهد بوده و هستند. البته کسی که میخواهد نترسد، باید ششدانگ حواسش جمع باشد که کمترین بهانهی سیاسی، اقتصادی، و خدای ناکرده اخلاقی به دست بهانهجویان بیرحم سیاستباز ندهد، بهانه به دست آنها دادن همان و ترسیدن همیشگی و تسلیم نامردمی شدنها هم همان. دیگر میترسی و باید هم که بترسی، زیرا چنان بلایی به سرت میآورند که . . . ،. مردم بدانند که اینقدر این کلمات را در جیرفت و عنبرآباد و استان کرمان شنیدهام که زادسر مگر تو سرت به تنت زیادی میکند، چرا در مقابل این گروه قوی و خطرناک نامزد انتخابات شدهاید، و در مجالس سهگانه نیز فراوان شنفتم که زادسر مگر تو نمیخواهی در این مملکت زندگی بکنی، مگر تو بعد از نمایندگی، نمیخواهی در جایی مشغول باشی و حقوق بگیری و زندگیات را بگذرانی. همین حالا هم کم و بیش چنین است. اینقدر از انواع دامها برایم بکار گذاشتند، دروغها در بارهام ساختند، تهمتها زدند، مقالهها نوشتند، شبنامهها تولید و منتشر کردند که فقط خدا میداند و بس. حتی یک مورد هم راست نگفتند و درست ننوشتند، هر کس این ادعای بنده را قبول ندارد مستند و با مشخصات کامل خود که هویتش برای همگان قابل شناسایی باشد، خلاف آن را ثابت بکند.
4-بارها دیده شده است که شما مورد تهاجم رادیوها و شبکه های تلویزیونی بیگانگان قرار گرفته اید و بعنوان یک خبرنگار در انتخابات هشتم مجلس شاهد هجمه شبکه تلویزیونی voaآمریکا توسط مفسر این شبکه نوری زاده خائن، به شما بودم چه عواملی سبب حساس شدن بلندگوهای تبلیغاتی دشمن نسبت به شما شده است؟
حضرت امام خمینی قدسسره فرمودند هر وقت که دشمنان قسم خورده و نشاندار اسلام، قرآن و جمهوری اسلامی از شما تعریف کردند، به گفتار و کردار خود شک کنید و در آنها تجدید نظر بکنید. بنابراین منطق، من خدا را شکر میکنم که برابر مدارک مستند، بیبیسی، شبکهی ضد اسلامی امریکایی که جنابعالی فرمودید، خبرگزاریهای رویترز، آسوشیتدپرس، فرانسپرس، و فراریهای خائنی مثل کسانی که شما اسم بردید، به من ناسزا میگویند و سالیان سال در رسانهای داخلی و خارجی مرا تخریب کردند. الحمدلله ربالعالمین که اینان به من تهاجم میکنند. معنیاش را مردم فهبم ما خوب میفهمند.
5-برگردیم به اتفاقات مجلس پنجم زمانیکه درگیری شدید رسانه ای میان شما و مهاجرانی وزیر متواری فرهنگ و ارشاد اسلامی اصلاح طلبان در روزنامه کیهان در جریان بود و افکار عمومی را به خود معطوف داشته بود اکنون پس از گذشت سالیان از این ماجراها چه تصویری را می توانید از آن روزهای سخت مبارزه ارایه دهید؟ برخی تحلیگران میگویند اصولگرایان در آن زمان برای ماندن و محو نشدن مبارزه میکردند زیرا فشار اصلاح طلبان برای حذف اصولگرایان شدت گرفته بود؟
ببینید، پدیدهی دوم خرداد حادثهای بس خطرناک بود اگر مقام معظم رهبری خدای ناکرده به موقع و حکیمانه آن را مهار و هدایت نمیکردند، اما به لطف خدا و درایت و تدبیر رهبر فرزانه، بسیار مبارک شد، چونکه دشمنان لانه کرده در خانه را، شناساند و به همه معرفی کرد. امثال آقای مهاجرانی که بسیاری از مصادر امور انقلاب اسلامی را مصادره کرده بودند، و آنچنان استبداد مکتوبی را حاکم کرده بودند که انصافاً انتقال درک آن، با قلم و بیان میسور نیست، و آنچنان دیکتاتوری رسانهای سمعی و بصری به راه انداخته بودند که کسی جرأت نمیکرد لب از لب باز کند و در خصوص رئیس جمهور وقت که مرتب حریمش را گسترش و خاکریزهای رسیدن به او را افزایش میدادند، کمترین نقدی را مطرح بکند.
من میدیدم به موازات آن حریمها و این خاکریزها، نسبت به ساحت مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی، عکس آن به وقوع میپیوندد، شرح آن سردراز دارد، اگر میخواهید شمهای از آن اوضاع را درک کنید نطق مورخ 1377/12/16 بنده را در مجلس که تیتر یک روزنامهی کیهان هم شد، مطالعه بفرمایید. دل شیر میخواست که به آقای خاتمی بگویی بالای چشمت ابروست. اولین کسی که در یک جایگاه رسمی، قانونی و مستند خاتمی را به چالشی نافرم کشید و به قول جوانان موتور اصلاحات را پایین آورد، زادسرجیرفتی بود که در اول دههی سوم فروردین ماه 1377، در نطق قبل از دستور خود کاری کرد کارستان، آن نطق را حتی کیهان هم که شکارچی چنان مطالبی بود مورد مانور قرار نداد از بس که جو عمومی ناجور به نفع خاتمی و فضای رسانهی حامی او بود. حالا آقایان یادشان رفته است، مهم نیست، خدا که فراموش نکرده است، من به خیال خودم برای رضای خدا گفتهام، خدا هم جبران کرده است و خواهد کرد.
6-شرایط سخت مجلس اصولگرای پنجم در جدال با دولت اصلاح طلب که حربه ی فشار در حوزه های انتخاباتی را برنمایندگان اصولگرایان تحمیل میکرد و از سویی میل به تغییر چهره ی انقلاب به سمت سکولاریسم و ضعیف نمودن بعد اسلامیت جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار داده بود ایدئولوژ اصلاح طلب را دارا بودند و شما بعنوان پایلوت این مبارزه شناخته شده بودید و بقیه نمایندگان با اعطای وقت سخنرانی خود را به شما واگذار میکردند و بر این اساس و به عقیده من جریان اصولگرایی کشور حیات کنونی خویش را به شما مدیون است تحلیل شما از این برداشت چگونه است ؟ و تا چه حد در مهار دولت اصلاح طلب موفق عمل کردید؟ رویکرد متقابل دولت اصلاح طلب در مقابل شما چگونه بود ؟ظاهرا آقای خاتمی بیشتر به شما احترام میگذاشتند دلیل این نرمشها را چگونه ارزیابی می نمایید؟
جنابعالی خود اجمالاً از شرایط حاکم در آن روزگار فرمودید، وضعیت به گونهای بود که پرداختن به نقادی از عملکرد اصلاحطلبان یعنی قید همه چیز را از آبرو، شغل، امکانات، و حتی تحقیر فرزندان خود در مدارس و در حال تحصیل را هم باید میزدید و هرگز به آینده خود به معنی زندگی در ناز و نعمت و رفاه اندیشه نمیکردید. بدین جهت بود که روز بعد از هر نطق من در مجلس دهها روزنامه، هفتهنامه، مجله، با سرمقاله، طنز، مصاحبهی دروغین، پیامهای تلفنی دروغ مردمی، به تخریب من میپرداختند و سعی میکردند از زادسرجیرفتی، چهرهای خشن، بیمنطق، آدمکش و عجیب به جامعه معرفی بکنند که بنده هنوز بابت آن روزگاران هزینه میپردازم.
شخص آقای خاتمی خودش از تیپ خوش مشربها هستند و با آغوش باز با من برخورد میکردند و میگفتند که به جدم(صلیالله علیه و آله و سلم) من به شما ارادت دارم و حاضرم در نماز به شما اقتدا بکنم چونکه هرچه که میگویی از سر اعتقاد و باورهای خود میگویی و سیاسیکارانه و دوگانه برخورد نمیکنی. اما عوامل دولتش اینگونه نبودند، ولی هم خودش و هم دولتش به شدت از زادسرجیرفتی حساب میبردند و به درخواستها و پیگیریهایش توجه ویژه داشتند و دستورات جدی و مشکلگشا صادر میکردند، و خدمات بسیاری در جیرفت و عنبرآباد در آن زمان صورت گرفت و طرحهای بزرگی اجرا شد که خود آنها که قابل بازدید و شمارش میباشند، بهترین شاهد هستند.
7- ما فکر میکنیم که زادسر استاد انتقاد و یکی از مروجین آزادی بیان در کشور می باشد وی در دوران سه رییس جمهور انتقادات سختی را به دولتهای مختلف وارد نموده است کدام رییس جمهور انتقاد پذیر تر و کدام یک کم حوصله تر نشان می داد؟
دروغگو دشمن خداست، انتقاد پذیرتر، جناب آقای خاتمی، و عکس او جناب آقای احمدینژاد. جناب آقای هاشمیزفسنجانی هم تیپ خاص خودش را دارا بودند. تا دلت بخواهد از این سه رئیسجمهور خاطره دارم که اگر مایل بودید انشاءالله در مصاحبههای بعدی در خدمت هستم.
8-در دولت آقای هاشمی ، دولت با مهار جریانات رسانه ای ، فضای نقد در کشور وجود نداشت اما شما یکباره این انحصار را شکستید و با انتقاد از دولت هاشمی راه را برای بقیه نیز باز نمودید قطعا این فضای باز سیاسی و آزادی بیان مدیون افرادی چون شماست قطعا برخی سختیها را هم در این مهم متحمل شدید می خواهم فضای بسته آن زمان و نظر خودتان را درباره اتفاقات حادث شده در دوران زمامداری هاشمی بدانم؟
به یاد دارم که در اولین نطق قبل از دستوری که مستیماً آیتالله هاشمیرفسنجانی را نقد کردم، اکثر روزنامهها مثل این تیترها را زدند؛ زادسر : ملت کارفرما، دولت پیمانکار و مجلس ناظر است و یکی شدن دولت و مجلس روزگار ملت را سیاه خواهد کرد، آقای رئیس جمهور همه از رئیس جمهور تا دهداران باید در مقابل قانون یکسان باشند. تا به کی میخواهید مملکت را با رفاقت اداره کنید، کشور را باید با قانون و مدبرانه مدیریت کرد نه با رفیقبازی و از این قبیل، معاون یکی از وزارتخانهها که همه از آن حساب میبردند و میبرند رسماً به من اخطار داد که هاشمی خط قرمز نظام است، که من پاسخ دادم بنده کاری به حضرت ایشان ندارم، به عنوان نمایندهی مجلس با رئیس جمهور سخن گفتهام و این جایگاه قانونی من است، اگر خلافی گفتهام، آماده پرداختن تاوان آن هستم. مردم جیرفت و عنبرآباد به یاد دارند که رئیس دفتر آقای هاشمی در بحبوبهی تبلیغات انتخاباتی دورهی پنجم به جیرفت آمد و در ستاد رقیب اصلی زادسرجیرفتی رحمتالله علیه، علیه من سخنرانی مبسوطی را ایراد کرد. خوانندگان خسته میشوند، آن ماجراها و وقایع را باید به صورت کتاب بنویسم که خدا چنین توفیقی را مرحمت فرماید.
9-مبارزات سیاسی و اعتقادی شما با دولت اصلاح طلب بالتبع اثرات خود را در حوزه نمایندگی شما نشان میداد بازار تخریب و شایعه و بهتان رواج یافته بود و اصلاح طلبان نیز با تمام قوا در مقابل شما صف آرایی کرده بودند و علاوه بر آنها رادیوهای بیگانه هم زهر خود را فرو میریختند .اکنون پس از گذشت قریب به 12 سال از آن جریانات سخت سیاسی شرایط مجلس پنجم و انتخابات ششم را چگونه ارزیابی می نمایید؟
به فضل الهی از هیچکدام از مواضع و عملکرد خود پشیمان نیستم و از همهی آنها دفاع میکنم و هیچکس نتوانسته است تا کنون مطابق آموزههای دینی و قانون اساسی و وظایف نمایندگی، بنده را مجاب و محکومم بگرداند. بگویند و بنویسند تا نفس دارند. اگر ننویسند بنده در عملکرد خود تجدید نظر خواهم کرد، ضمن این که هرچه که گفته و نوشتهاند هم دروغ بوده است و حتی یک مورد هم نتوانستند ثابت بکنند و من هم طبق دستور قرآن، به اکثر آنها در کشور و همهی آنها در استان، به جز سلام، پاسخی نگفتم.
10- عده ای معتقدند حضور سرنوشت ساز زادسر در دو مجلس خالی بود یکی مجلس ششم که حتی زادسر یک تنه به عنوان اصولگرا وارد این مجلس می شد هرگز اجازه شکل گیری تحرکات اصلاح طلبان در اقدام به حذف شورای نگهبان و طومار علیه مقام معظم رهبری و تحصن و... را به کسی نمی داد دیگری هم در مجلس هشتم که اگر زادسر حضور داشت خیلی سریع و حتی ماهها قبل از انتخابات قادر به کشف و خنثی کردن جریانات فتنه و انحرافی می شد.نظر شما در اینباره چیست؟ و دلایل رای نیاوردن شما در این دو مجلس چه بود؟ ؟
این دیگر از لطف خاص شماست، وای بر من اگر از اینگونه سخنان خوشم بیاید و یا خدای ناکرده چنین فکرهایی به سرم بزند، و یا چنین باوری داشته باشم.، ضمن اینکه مسلم است که تأثیر خاص داشتم، کما اینکه در مجالس دیگر چنین بوده است. کمترین تأثیر آن در مجالس ششم و هشتم میتوانست عمل آقایان رئیسان جمهور به قولی که به من دادند تا راجع به استان شدن جنوب به مرکزیت جیرفت دستور قاطع بدهند و اقدام قوی بکنند، که نشد. بحث احداث راهآهن جرمان به جنوب، گازکشی جنوب، فرودگاه جنوب، ستاد راهبردی جنوب با مدیریت جیرفت و موارد بسیار مهم دیگر نیز، به جای خود.
دلیل رأی نیاوردنم، نه، دلیل به مجلس راه نیافتنم را در مجالس سوم، ششم و هشتم قانونگذاری، اجمالاً نسل فعلی جیرفت و عنبرآباد مستحضر نیستند که باید فعلاً از آنان که عمرشان از پنجاه سال گذشته است بپرسند، تا اگر خدا به بنده توفیق داد به صورت مشروح بیان کنم. فقط بدانند که تا کنون مردم جیرفت و عنبرآباد همیشه نسبت به این خدمتگزار حقیر اعتماد کردند و من هم هرگز به اعتماد آنان خیانت نکردم و نوکری خودم را صادقانه به اثبات رسانیدم.
11- در شناخت جریان انحرافی گفته میشود که زادسر نخستین کسی بود که علیه مشایی نطق کرد و برخی از رفتارهای وی را مشکوک اعلام نمود . شما چه مستنداتی دال بر این موضوع دارید و دلایل و شواهد درک موضوع جریان انحرافی راچند سال قبل از وقوع آن را بیان نمایید ؟
دلیل درگیری من با آقای مشایی و سخنرانی علیه او و آقای میرحسین موسوی برمیگردد به جریان میراث فرهنگی جیرفت که متأسفانه بعد از زادسر در طوفان نسیان گم شد و "هباءً منثورا" گردید، چون من دیدم که ایشان به مراتب بدتر از اطلاح طلبان دارد ریشهی جیرفت را میزند و بیموالاتی او بیش از رئیس قبلی میراث فرهنگی کشور است، در روزهای پایانی مجلس حرفایم را زدم. ضمناً یک نامهی مهم هم در این زمینه شخصاً به دست رئیس جمهور دادم که اصلاً و رسماً گم شد، از بس مشایی قوی بود و هست. سخنان مستند من در تاریخ مکتوب مجلس به یادگار مانده است، که بخش از آنها را تقدیم میدارد.
زادسر خواستار پاسخگويي مشايي در خصوص اشيا به تاراج رفته جيرفت شد
گروه سياسي / حوزه مجلس 12:06 - 23/12/85 شماره:8512230181
خبرگزاري فارس:نماينده جيرفت و عبنر آباد خواستار پاسخگويي رحيم مشايي در خصوص 600 هزار تا يك ميليون اشيا به تاراج رفته جيرفت كهن شد.
به گزارش خبرنگار امور مجلس خبرگزاري فارس علي زادسر عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس در حاشيه جلسه علني امروز چهارشنبه مجلس در جمع خبرنگاران با بيان اين كه و در سال 80 و 81 بنابر اعلام رئيس وقت دادگاه انقلاب جيرفت بين 600 هزار تا يك ميليون قطعه نفيس عتيقه از منطقه تاريخي جيرفت كشف و به خارج از كشور قاچاق شد،گفت: اخيراً سرپرست گروه كاوش منطقه باستاني جيرفت اعلام كرده كه يكصد و پنجاه قطعه از 30 هزار قطعه قاچاق شده به كشور بازگشته است.
وي با تاكيد بر اين كه قيمت تخميني اين اشيا قاچاق شده در آن زمان بنابر مدارك موجود در حدود 30 ميليارد دلار بوده افزود: آقاي رحيم مشايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد پاسخ دهد كه چگونه تعداد اشياء سرقت شده كه در ابتدا بين 600 هزار تا يك ميليون قطعه اعلام شده در حال حاضر به 30 هزار قطعه رسيده و مابقي اين تعداد چه شده است؟ .انتهاي پيام/2
تاريخ :23/12/1385 ساعت : 12:26
گروه سياسي / حوزه مجلس 87/02/31 - 10:29 شماره: 8702310078
زادسر در نطق پيش از دستور مجلس:
تكليف يك ميليون قطعه عتيقه در جيرفت تا بحال مشخص نشده است
خبرگزاري فارس: نماينده مردم جيرفت و عنبرآباد گفت: تكليف 600 هزار تا يك ميليون قطعه اشياء عتيقه در منطقه باستاني جيرفت تا بحال مشخص نشده است.
==============
زادسرجیرفتی در آخرین نطق قبل از دستور در روزهای پایانی مجلس هفتم : ............. در این بخش از جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوی كه پول بسیار كلانی از بیت المال را هزینه «همایش تمدن جیرفت» كردند و اگر پیگیری و سماجت این نماینده مجلس نبود اسم همایش هم چیز دیگری می شد عرض میكنم. براستی آیا ان همایش منفعت دیگری به غیر از تطهیر آن ماركسیست مشهور اخراجی از دانشگاه تهران به دلیل عدم صلاحیت علمی، داشت ؟! آیا حرف تازه ای كه قبلاً درباره تمدن جیرفت بیان نشده باشد كه مفاد آنها در پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی zadsar.ir جمع آوری نشده باشد، وجود داشت؟!
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی به چه دلیل آقایان كارنما و طه از یك ماركسیست معروف كه هرگز ماركسیست بودن خود را تكذیب نكرده است، حمایت می كنند؟ الله اعلم و خودشان باید پاسخگو باشند و از آن دو توقعی نیست، اما شما چرا، شبكه های مختلف صدا و سیمای تهران و كرمان شما چرا، استاندار كرمان شما چرا، چرا می بایست شماها همه با این طلبه بسیجی كه بعنوان نماینده مجلس چندین مطلب مهم را مطرح كرده است، اینچنین مبارزه كنید و ادعای او را كه هرگز تاكنون كسی پاسخ نداده است، در هیاهوی «همایش ها» و مصاحبه و امثالهما محو كنید. بنده مدعی بوده ام كه «كیهان» مستنداً، ماركسیست بودن این شخص را در 18/3/83 بیان كرده است و تاكنون تكذیب نشده است، پس چرا او در نظام جمهوری اسلامی اینچنین مورد توجه و اكرام است.
2- این فرد قصد دارد به جای اسم مبارك جیرفت، یك نام مجعول كه ضد تاریخ و علم و منطق است، قالب كند و نام جیرفت باستان و هشت هزار ساله را محو نماید كه هر جیرفتی باید از این غصه دق كند و به این مهم اعتراض نماید.
3- جریان ششصد هزار تا یك میلیون قطعه اشیاء قیمتی غارت شده از منطقه را كه رئیس وقت دادگاه انقلاب جیرفت، كتباً ادعا كرده است، چگونه غارت شد و در این كار سرپرست تیم كاوس چه نقشی را ایفا كرده است؟
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی، لطفاً دستور بدهید كه یك همایش داخلی و خارجی هم راجع به هنر كم نظیر قاچاقچیان ششصد هزار تا یك میلیون قطعه قیمتی و تاریخی جیرفت تشكیل بشود و آنان را شناسایی و معرفی نمایند كه برعكس همایش اخیر، مهم، جدید و مفید فایده است.
از صدا و سیما خواهش می كنم كه بعد از این هرگز از اسم مجعول این سرپرست تیم كاوش كه با اهداف سیاسی به آن را بكار می رود، بجای نام مبارك تمدن جیرفت استفاده نفرمائید.
میراث فرهنگی لطفاً شر این آدم را از منطقه باستانی جیرفت كم و كوتاه بگردانید.
از جناب آقای رئیس جمهور محترم هم درخواست دارم كه نسبت به تهیه لایحه استان شدن جنوب كرمان به مركزیت جیرفت مجدداً دستورلازم را به وزارت كشور صادر كنید.
راجع به انتخابات مجلس هشتم در جیرفت و عنبرآباد هم فقط عرضه میدارد، . . . این زمان بگذار تا وقت دگر./ج
12-بر میگردیم به مسایل رویداده شده در حوزه انتخابیه شما بعد از اعلام حمایت شما از آقای رفسنجانی در انتخابات نهم ریاست جمهوری- شما با گردش عجیبی و بر خلاف نظر سایر اصولگرایان حوزه انتخابیه خود از هاشمی رفسنجانی حمایت کردید تحلیلگران اوضاع سیاسی حوزه انتخابیه شما این اقدام شما را به نوعی خود کشی سیاسی زادسر تعبیر شده است دلایل حمایت شما از هاشمی چه بود ؟ و اینکه گفته می شود که شما هیچگاه تا کنون هاشمی را رها نکده اید و برخی پس از درج مصاحبه ی شما با هاشمی گفتند که زادسر در صدد تبرئه ی هاشمی بر آمده و البته برخی دیگر نیز از شما بعنوان موازنه ای در جهت ایجاد تعامل بیشتر بین مقام معظم رهبری و هاشمی یاد نمودند بهر حال افکار عمومی به این جریانات پاسخ می خواهد جواب شما چیست ؟ و رابطه مقام معظم رهبری و آیت ا... هاشمی را در شرایط حال حاضر چگونه میبینید ؟
در پاسخ به این سؤال، از جنابعالی و دیگر خوانندگان محترم میخواهم که کمی حوصله به خرج بدهید و پارهای از عرایض مفصل مرا که سال قبل گفتهام و منتشر نیز شده است، و در پایگاه اطلاع رسانی زادسرجیرفتی قابل دسترسی است، تقدیم بدارم.
خیلی مهم:
قبل از هر پاسخی، مايل هستم كه علت آن مصاحبهی تاريخی را كه محبت يكی از اولياء الهی و بندگان صالح خدا بود، توضيح بدهم تا بدين وسيله به استحضار همگان برسد :
اولاً، خدا میداند كه آن مصاحبه انگيزهای الهی و ولايی داشت و به قصد قربت انجام گرفت و متن آن پس از مشورت و تأييد آيةالله هاشمیرفسنجانی و جهت تنوير افكار عمومی منتشر شد.
ثانياً، پاسخ به اين پرسش شما كه بنده هرگز احتمال نمیدادم كه بعد از گذشت مدت زمانی طولانی، در رابطه با آن مصاحبه مورد سؤال واقع بشوم، باز هم به نيت خدمت به بندگان خدا و روشن شدن حقايق، صورت میگيرد و انشاءالله مرضی خدا واقع بشود.
ثالثاً، همهی مردم جيرفت و عنبرآباد و جملهی اهل سياست در كشور و احاد مسؤولين، عشق و علاقهی مرا به مقام معظم رهبری حضرت آيةالله معظم خامنهیی كبير مدظله میدانند. اين محبت و اشتياق به روزگار تبعيد "حضرت آقا" به جيرفت بر میگردد، بنابراين از ايام جوانی كه كمتر از بيست سال از عمرم گذشته بود، عاشق رهبر معظم انقلاب اسلامی بودم، زيرا مشی و منش، خلق و خو، رفتار و گفتار، و سبك و سياق حضرت ايشان خاص، و حقيقتاً جوان پسند بود. به عشق "آقا" و بنا بر توصيهاش طلبه شدم، پس از مشورت با حضرتش در سال 1363، پيشنهاد مردم جيرفت و عنبرآباد را مبنی بر نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در دورهی سوم، پذيرفتم و مطابق نظر مباركشان در سال 1368به دانشگاه شهيد باهنر رفته و در رشتهی زبان و ادبيات انگليسی تحصيل كردم.
يكی از دلايل عمدهی بنده برای حمايت از نامزدی آيتالله هاشمیرفسنجانی در انتخابات نهم رياست جمهوری، علاوه بر آن هاشمیرفسنجانی كه طی بيش از ربع قرن در ابعاد مختلف دينی و دنيايی شناخته بودم، و همچنين اطمينان از موافقت وی بر استان شدن جنوب كرمان به مركزيت جيرفت، تحليلی بود كه داشتم و ماحصل آن، اجمالاً اين گمان بود كه مقام معظم رهبری از انتخاب مجدد جناب ايشان خرسند خواهند شد. در هرحال بنده از سه نامزد اصولگرايی كه میشناختم يعنی هاشمیرفسنجانی، لاريجانی و قاليباف، هاشمیرفسنجانی را اصلح تشخيص دادم و با همهی توان برای موفقيت او تلاش كردم چون زيرآبی رفتن، و يكی به نعل و يكی به ميخ زدن را نقاق و نامردی میدانم و معتقد به : "من نمیگويم سمندر باش يا پروانه باش - - چون به فكر سوختن افتادهای مردانه باش"، هستم، و بنابر اعتقادات دينی و مذهبی عمل میكنم و نان را به نرخ روز نمیخورم. و اكنون هم اگرچه نسبت به مواضع او حرف و حديث بسيار دارم، اما خدا میداند كه برايشان احترام خاص قائل هستم و از صميم دل برای موفقيتش جهت نيل به اهداف مقدس انقلاب اسلامی، و همدلی و همراهیاش با رهبر معظم انقلاب اسلامی و همچنين عاقبت به خيری ايشان، و خودم و ديگر مريدان امام خمينی قدسالله نفسهالزكيه، دعا میكنم.
خوب، جناب آقای دكتر احمدینژاد در كمال بهت و حيرت همگان پيروز شد، زيرا هيچكس احتمال نمیداد كه ممكن است ايشان رئيس جمهور بشود. وقتی احمدینژاد رئيس جمهور شد، مخالفين گوينده مخصوصاً در استان كرمان كه بعضاً اقتدار كشوری هم داشتند، درصدد برآمدند كه اين مطلب سوء را القا بكنند كه زادسرجيرفتی با حمايت از هاشمیرفسنجانی، در حقيقت خلاف نظر مقام معظم رهبری عمل كرده است، زيرا هاشمیرفسنجانی، با رهبری مخالف است و رابطهی خوبی ندارد. با توجه به اين جو مسموم و سنگين، مصمم شدم تا حضوری مطالب و پرسشهای خودم را از هاشمیرفسنجانی راجع به ديدگاههای جناب ايشان نسبت به مقام و منزلت ولايت مطلقهی فقيه، مطرح كرده و به استحضار مردم برسانم.
حداقل مزیت آن مصاحبه این بود که مشخص شد ما از كسی حمایت كردهايم که علاوه بر دوستی پنجاه سالهاش با حضرت آيةالله معظم خامنهای كبير، به این موضوع اعتقاد دارد که حضرت ایشان در مقام ولایت امر هستند و حکم ایشان مطاع است و عدم اطاعت از دستورات رهبر معظم انقلاب اسلامی را جايز نمیداند، برای اينكه با صراحت به من گفتند در دورهی حیات حضرت امام قدسسره، هنگام بروز اختلاف فیمابين ما دو مقام مسؤول، حضرت امام خمينی قدسسره، فصل الخطاب بودند و در حال حاضر، من نظر رهبری را اطاعت میکنم، چون شرعاً حجت دارم و ایشان به عنوان ولی امر مسلمین مدیریت میكنند و همه موظف هستيم از ایشان اطاعت بکنيم .
بله، بنده با آن مصاحبه خود را از اتهامات كذب تبرئه كرده و عشق و علاقه آيةالله هاشمیرفسنجانی را تا آن زمان، به مقام معظم رهبری، و و تبعيت از مقام منيع امامت را تا آن هنگام به اثبات رسانيدم و اين فايده كمی نبود. آن مصاحبه اكنون هم تازه و خواندنی است.
با عرض معذرت از همهی وفاداران به اسلام، امام، و رهبری معظم، بايد عرض كنم، متأسفانه بعد از انتخابات آقای هاشمیرفسنجانی از عهدهی امتحانی كه بنده آن را آزمونی الهی برای همه مقامات و خواص كشور میدانم، به خوبی بر نيامدند و نتوانستند ادعاهای خود را درآن مصاحبه، به اثبات برسانند، و موارد متعددی وجود دارد که میتوان به آنها استناد کرد، به طور مثال در جریان فتنه بعد از انتخابات دهم، به رغم نظر صریح و روشن مقام معظم رهبری، ایشان از مواضع "آقا" حمایت نکردند و از دستورات مقام ولايت فقيه تبعيت عملی نداشتند، و دهان کسانی را که در برانداز بودن آنها كمترين شک و شبههای وجود نداشته و ندارد، نبستند، در حالی كه در آن برهه از زمان باز هم نقش آقای هاشمیرفسنجانی میتوانست كليدی و مهم باشد، و آب آرامش دينی و معنوی اسلام و ولايت را، بر آتش آشوب و بلوای فتنهگران برانداز، بپاشد، ولی چنين نكرد و سكوت غيرقابل توجيه را عملی ساخت، و بعضاً بهانه هم برای بلوائيان درست كرد.
خلاصه من همهی آن مسایل را به خدا واگذار کردم، هرجور که صلاح دانست، همان خواهد بود، بیده ناصیة کل شیء و با این شعر پاسخ راین سؤال را ختم میکنم :
"مرد خدا كه خدمت به خلق خدا كند
پروا كی از ملامت اهل ريا كند"
"مرد خدا به مصلحت خلق متكی است
كی مرد مصلحت به فريب اتكا كند"(اسم شاعر را نمیدانم)
==================
13- برخلاف انتخابات مجلس هشتم در شرایط حال حاضر ری لپس افکار عمومی به سمت حضور مجدد شما در مجلس فزونی گرفته است شما چه دلایلی می توانید بیان کنید که در این بازگشت افکار عمومی سهیم بوده است؟
نظر به اینکه ممکن است برخی از دوستان بهانهجو که ای بسا مسؤولیتی هم داشته باشند، پاسخ بنده را به این پرسش به عنوان تبلیغات زودرس گزارش بکنند، جواب را خودتان از مردم عزیز و رشید و تیزبین بپرسید و به هر نحوکه صلاح میدانید، منعکس فرمایید.
14- گفته میشود که اصولگرایانی چون باهنر در شرایط فعلی چندان خوشنود از حضور شما در مجلس نهم نیستند آیا این کدورت ریشه در نوع نگاه در جریان اصولگرایی دارد و یا احساس خطر آنان از استقلال جنوب کرمان و حضور نماینده قوی و قدری چون شما در مجلس که می تواند تضمین پایان این پرونده باشد شما کدامیک را به واقعیت نزدیکتر می دانید؟
جواب این سؤال جنابعالی را نیز به مردم عزیز ارجاع میدهم، از آنان بپرسید ببینید چه خوب برایتان تحلیل میکنند و پاسخ شما را مستند و با دلیل ارائه میدهند. مردم به خوبی میدانند که چرا قدرتمندان از زادسرجیرفتی ناراضی هستند.
15-در زمان نمایندگی شما در مجلس چهارم ،پنجم و هفتم رابطه ی شما با موکلین حوزه ی انتخابیه شما چگونه بود؟ نگاه فعلی شما به مردم جیرفت وعنبرآباد چگونه است؟دیده شده است که پایبندی شما به اعتقادات و عدم دخالت به لحاظ شرعی در برخی موارد از جمله مسایل قضایی و... حتی گاهی به زیان شما تمام می شود و اینگونه اعمال از سیاست جذب آرا بدور است و زمینه قهر برخی صاحبان اندیشه و قدرت را فراهم می نماید در صورتی که جذب آرا با شگردههای گوناگون از سوی رقبا اقدامی پیش پا افتاده است . در صورتی که شما از برخی فاکتورهای تاثیر گذار سود میبرید آیا همچنان مقوله ابا از این مسایل را در دستور کار دارید و یا تن به روشهای نوین تبلیغات می دهید؟
برادر عزیز من وقتی میگویم باید مطابق آموزههای دینی عمل کنیم خوب باید چنین کنیم، دروغ، حقهی تبلیغاتی، وعدهی سرخرمن، فحاشی به رقیب، تشکیل اتاق جنگ روانی و غوغاسالاران را میدان دادن و از این قماش، در شأن یک نامزد مجلس شورای اسلامی، نیست، چه رسد به اینکه آدم از قاچاقچیان مطرح پول و ماشین و دیگر امکانات را بگیرد، و یا اقوام و عشیره و حتی همسر خود را وادارد که مانند گدایان از این خانه به آن خانه گدایی بکنند.
کمترين قضاوت مردم جيرفت بعد از هشت سال خدمتگزاری زادسر به آنان، عبارت است از ؛
1- زادسر دزد نبود.
2- زادسر درغگو و حقه باز نبود و نيست.
3- زادسر هيچ گونه سوء استفاده ای از موقعيتی که از برکت خون شهداء و همت بلند و زجر دوازده ساله مردم جيرفت به دست آورده بود، نکرد و اجازه آن را هم نه به اقوام دور نزديکش و نه به دوستان سياسيش، نداد. ضمن اين که اقوام و دوستانی که خدای ناکرده دنبال سوء استفاده بوده و يا باشند نداشته و ندارد.
زادسر پيشرفت جيرفت و مصلحت جيرفتيان را بر همه کس و همه چيز حتی موقعيت خودش در کشور و در مجلس، ترجيح داد. حتی تح
4- زادسر برای جلب نظر مردم جيرفت و عنبرآباد، هرگــز قــول دروغ نداد. و اگر کاری را نمی توانست انجام بدهد مردانه و با شجاعت می گفت نمی توانم و هرگز توجيه نمی کرد و عذر بدتر از گناه تحويل مردم نمی داد. و . و . و جيرفت را در ابعاد گوناگون آباد ساخت و به جلو انداخت.
5- تحصيلات دانشگاهی و حوزوی خودش را نيز فدای خدمت به جيرفت کرد. ديگران در مجلس ليسانس و بالاتر راهم گرفتند ولی زادسر....... .
در مدت مدید فعالیت زادسرجيرفتی برای نمايندگی جیرفتیها و عنبرآبادیها در خانهی ملت، حتی یک نفر هم پیدا نمیشود که بتواند ثابت کند که زادسر با شيوههای كذايی خودش را بر مردم رشيد و آگاه جيرفت و عنبرآباد تحميل كرده باشد و . و . و. چرا؟، چونکه زادسر معتقد بوده و هست که نمایندگی مجلس و وکالت مردم، امانت الهی، عبادت خدا و نوکری ملت است. و تا آنجا که مطالعه کرده و فهمیده است، امانت را صاحب آن به انسان امین میسپارد، و عبادت خدا هم با التماس كردن و . و . ، در منازل مردم را کوبیدن سازگاری ندارد، و نوکران را هم همیشه اربابان میپسندیده و اجیر میکرده اند و هیچ نوکری را سراغ نداریم که خودش را با لطايفالحيل بر اربابش، تحمیل کرده باشد، و مطمئناً نوکر تحمیلی در اولین فرصتی که پیدا کند از اربابی که با التماس او را قبول کرده است، انتقام خواهد گرفت .
بر اساس این مشی و منش خداپسندانه بود که این بندهی کوچک خدا، طی هفت بار انتخابات مجلس در جیرفت، (دورهی سوم دو مرتبه، دورهی چهارم و پنجم هر کدام یک مرتبه و دورهی ششم هم دو مرتبه و دورهی هفتم) مورد لطف، محبت، اعتماد و انتخاب مردم عزتمند و با شخصیت دیار همیشه بهار، قرار گرفته است و با آقايی رأی آورده است و با همان آقايی مردمی هم وكالت كرده است و بيش از دوازده سال تمام، از سالیان عمرش را به عنوان خدمتگزار کوچک مردم بزرگ جیرفت و عنبرآباد که «گنج ایران هستند»، سپری کرده است و در این توفیق بزرگ، نقش جوانان غیور و پاکدامن، زنان با شعور و عفیفِ جیرفتِ و عنبرآباد قهرمان را، سرنوشت ساز و تعیین کننده یافته است و جداً خود را مدیون جملهی اهل ایمان و اسلام که ساکن دیار سرسبز شهیدان سرخ فام هستند، بالاخص این دو قشر مهم و تعيينكننده میداند.
زادسرجيرفتی طی سهدوره(چهارم، پنجم و هفتم مجلسشورایاسلامی) تحت عنوان مبارک «نمايندهی مردم شريف جيرفت و عنبرآباد در مجلس شورای اسلامی» به نمايندگی از طرف ملت قهرمان ايران با مردم سراسر کشور و مسلمانان جهان و مستضعفان دنيا سخن گفته است. مقاله نوشته است و مختصری از چگونگی عملكردش را در دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی در كتاب «جيرفت گنج ايران» منتشر ساخته است كه بخش هايی از آن را میتوانيد در همين پايگاه اطلاع رسانی با تيتر(كليك كنيد) «پاسخ مستند به . . . ؟» ملاحظه بفرماييد،
16-این سئوال را به عنوان مزاح و تفریح خوانندگان عزیز که احساس خستگی از خواندن این مصاحبه ننمایند بیان میکنم. ستاد انتخاباتی زادسر همیشه خسیس رفتار میکند و از خرج هزینه های برابر با سایر رقبا طفره میرود، چرا هر هواداری که به کمپ شما ورود پیدا میکرد باید طبق معمول هزینه ورودی پرداخت مینمود؟
خسیس، چرا خسیس؟، خست در آنجایی مصداق پیدا میکند که توان هزینهی کردان را به مقدار معمولی و عرفی دار باشید و خرج نکنید، زادسریها هیچوقت پولداران نبودند، شما کدام پولدار بماهو پولدار را سراغ دارید که واقعاً طرفدار زادسر بوده باشد، زادسر خودش که حقیقتاً تمکن مالی نداشته است و الآن هم ندارد. بنده معتقدم اگر کسی از پول خودش در انتخابات خرج کند، یکی از اهداف مهمش برگردان آن پولها خواهد شد، بلکه چند برابر. قبلاً گفتهام و کمنزیل هم نوشته است که کسی میگفت انتخابات سه چیز میخواهد که عبارتند از پول ، زور و گول که من هیچدام را الحمدلله ندارم و معتقد هستم که انتخابات چهار چیز میخواهد که عبارتند از خدا، مردم، دین و عرضه.
یکی از دلایل اینکه بنده همیشه با آقایی وکالت کردم و همه از پیگیریهایم حساب میبردند، همین بود که با لطف خدا و همت مردم و قطره قطره پول برخی از طرفدارنم به مجلس میرفتم، آنهم با کمترین هزینه. چه کسی باور میکند که کل هزینههای انتخاباتی ما در دورهی هشتم حدود 15 میلیون تومان بوده است. از آقای میرکهنوج بپرسید.
17-در زمان نمایندگی شما در مجالس پنجم ،ششم و هفتم که منجر به استقرار برخی از ادارات کل جنوب شد ودر کل می توان گفت که زیر ساختهای استقلال جنوب فراهم گشت و خدمات ارزنده ای به مردم ارایه داده شد .در شرایط حال حاضر چه اقدامات مهم و ضروری به عنوان اهرم استان شدن باقی مانده است ؟ و باید درروند پیگیری این مطالبات چگونه عمل کرد؟
پاسخ را قبلاً دیگران اینچنین دادهاند که بنده نیز اکنون تقدیم میدارم :
علي زادسرجيرفتي در يك نگاه !
*جزو اولین انقلابیون و مبارزان نهضت حسینی (ع) خمینی كبیر (س) در جیرفت بزرگ و باستان.
*اولین طلبه منطقه جیرفت بزرگ (با راهنمایی حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی).
*جزو اولین رزمندگان اسلام است كه در ماههای نخست جنگ تحمیلی عازم جبهههای حق علیه باطل شد و با بعثیان كافر جنگیده است.
*اولین خاطرهنویس رسمی شهیدان و رزمندگان اسلام در بین روحانیان است (خاطرات یك طلبه از جبهههای جنگ).
*اولین روحانی اعزامی به جنوب لبنان از استان كرمان است.
*اولین طلبه جنگی و مجروحی كه از استان كرمان به زیارت امام خمینی قدسسره نایل آمد.
*جزو اولین روحانیونی كه رزمندگان لشكر 41 ثارا... صدای او را میشناختند و در دل تاریكی شبهای عملیات گوش به توصیههای او بودند.
*اولین طلبهای كه به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی از منطقهی جیرفت راهی مجلس شورای اسلامی شد.
*نفر اول در فنآوری اطلاعات (IT) در مجلس شورای اسلامی.
*نفر اول در پیگیری نامههای مردمی دریافتی از سوی پست جمهوری اسلامی در مجلس شورای اسلامی.
*جزو نفرات اول در ایراد نطقهای برتر مجلس شورای اسلامی.
*اولین كسی است كه بحث شهرستانشدن عنبرآباد را مطرح ساخت و تا حصول نتیجه پیگیری كرد.
*اولین كسی است كه متوجه شد تنها راه توسعهی جیرفت بزرگ و باستان، استقلال آن از كرمان است و موضوع استانشدن جیرفت را مطرح ساخت و بیش از پانزده سال است كه لاینقطع پیگیری میكند.
*اولین نمایندهای كه در بین نمایندگان استان كرمان از حق و حقوق رادیو و تلویزیونی خویش استفادهی قانونی كرد.
*تسلط بر سخنرانی به زبان عربی.
*مسلط بر مكالمه به زبان انگلیسی و آشنا به زبان فرانسه.
*تخصص تجربی در حوزه فرهنگ و هنر (عضوكميسيون فرهنگی در دوره ی چهارم مجلس شورای اسلامی).
* تخصص تجربی در امور اقتصادی (عضوكميسيون اقتصادی در دوره ی پنجم مجلس شورای اسلامی)
* تخصص تجربی در امور حقوقی و قضایی (عضوكميسيون قضايی و حقوقی در دوره ی هفتم مجلس شورای اسلامی).
*صاحبنظر تجربی در چگونگی سدسازی در كشور.
*صاحبنظر تجربی در كیفیت راهسازی و حمل و نقل.
*صاحبنظر تجربی در امور كشاورزی از كاشت تا برداشت.
*پیگیر اختصاصی حق و حقوق خلبانان سراسر كشور در شركتهای خصوصی و دولتی و دیگر نهادها و سازمانها.
*پیگیری خاص برای حل و فصل مشكلات پرستاران سراسر كشور.
*نفر اول نمایندگان مجلس در برملاساختن توطئههای انگلیس در بين اقوام مختلف ایرانی و عملكرد تفرقهافكنانه سفیر انگلیس در تهران.
*تنها نمایندهای كه در دفاع از عملكرد دیوان محاسبات خطر كرد.
*تنها نمایندهای كه در دفاع از شبكهی جهانی العالم اقدام كرد.
*تنها نمایندهای كه برای دفاع از زبان فارسی و مقابله با زبان فینگیلیش توجه كرد.
*تنها نمایندهای كه برای محاسبهی ارزان پیام كوتاه (پك) به زبان فارسی اقدام جدی كرد.
*تنها نمایندهای كه با سفرهای آنچنانی و افطاری مقامات از سفرهی بیتالمال مقابله كرده است.
*تنها نمایندهای كه برای آزادسازی خانم دكتر گروگان گرفتهشدهی كرمانی اقدام كرد.
*تنها نمایندهای كه پیگیری ارسال پاسخ از سوی رئیسجمهور و دیگر مقامات و وزیران را به نمایندگان مجلس در دستور كار خود داشته و دارد.
*تنها نمایندهای كه از چاپ و پخش سررسیدهای گرانقیمت سالیانه توسط دستگاههای دولتی ممانعت به عمل آورده است.
*تنها نمایندهای كه پیگیر برطرف ساختن برخی از مشكلات شروع سریال حضرت یوسف شد.
*تنها نمایندهای كه با تغییر دكوراسیون چند صدمیلیونی برخی از مقامات مقابله كرده است.
*تنها نمایندهای كه بحث مقابله با زلزله را به صورت جدی در كشور مطرح ساخته است و لاینقطع پیگیری كرده است.
*تنها نمایندهای كه در دفاع از كاركنان مجلس شورای اسلامی خطر كرده است.
*تنها نمایندهای كه از حق و حقوق خبرنگاران سراسر كشور جانانه دفاع كرده است.
*تنها نمایندهای كه مدعی است كه ؛
1- هرگز دروغ نگفته است.
2- نامهای را بدون پاسخ نگذاشته است.
3- كسی از اقوام نسبی و سببی و دوستان خاصش را به كاری نگمارده است.
4 - هیچ سوء استفادهای از موقعیت نمایندگیاش نكرده است.
*زادسرجيرفتی پیوندزننده ی نام، آثار و عظمت جیرفت به محققین ایران و جهان.
*ركورددار سفر به حوزه انتخابیه به مسافت 1400 كیلومتری.
*منظمترین نمایندگان در ملاقات با مراجعین و وقتشناسترین مسئول سه دوره مجلس در حوزه انتخابیهاش.
*تنها كسی كه از مسئولین جیرفت و عنبرآباد، كرمان و كشور تقاضای شخصی ننموده است.
*تنها مسؤولی كه در هر حالی تلفن همراهش را پاسخ داده است و شماره آن هنوز عوض نشده است.
*تنها نمایندهای كه یك نطق اختصاصی عاشقانه در مورد سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به حوزه انتخابیهاش ایراد كرده است.
*تنها نمايندهای كه هرگز استفاده اختصاصی و خانوادگی از ماشينهای دولتی نكرد.
موارد بالا در ستون سمت راست صفحه آخر آمده اند و در ستون دوم دو عكس از علی زادسر چاپ شده و در ستون سمت چپ هم مواردی كه در صفحه بعد میآیند یه چشم میخورد
تلاشهاي مستمر، مؤثر و مصرانه زادسر جيرفتي براي توسعه، عمران و آباداني جيرفت و عنبرآباد و پیگيریهای لاينقطع برای امثال موارد ذيل كه گوشهای از هزاران امور اينچنينی است كه در كارنامهی زادسرجيرفتی ثبت و درج شده است.
1 - بیش از یك دههی جهت سفر مقام معظم رهبری روحیفداه، به جیرفت
2 - برای برقراری امنیت
3 - تلاش 15 ساله استانشدن جیرفت
4 - 6 سال پیگیری برای شهرستانشدن عنبرآباد
5 - 3 سال برای احداث فرودگاه
6 - 3 سال برای آب شرب شهر جیرفت
7 - 3 سال برای اصلاح و تعریض جاده جیرفت _ كرمان
8 - 4 سال برای احداث پل دریاچه _ عنبرآباد
9 - پیگیری 5 ساله جاده عنبرآباد _ مردهك _ نرگسان
10 - 5 سال برای جاده جیرفت _ اسفندقه
11 - 5 سال برای جاده جیرفت _ ساردوئیه _ بافت
12- 8 سال پیگیری برای جاده جیرفت _ ساردوئیه _ راین
13- 3 سال برای احداث پایانه باربری
14- 15 سال برای برای تعریض و اصلاح خیابان طالقانی شمالی
15- چندسال برای احداث كارخانه كنسانتره گریپ فروت
16- پیگیری چندین ساله برای كارخانه پنیر
17- بيشاز هفت سال برای جاده جیرفت _ بلوك .
17مكرر- بيشاز چهار سال برای جاده جیرفت _ جزفطن .
18- 4 سال پیگيری لاينقطع جهت استقلال سازمان جهاد كشاورزی جیرفت و كهنوج (75-71)
19- 6 سال پیگيری لاينقطع جهت چهار خطه شدن جاده جیرفت _ كهنوج _ بندرعباس
20- 5 سال پیگيری لاينقطع جهت اصلاح و تعریض جاده جیرفت _ كهنوج _ رودان
21- چندین سال برای بخششدن مردهك
22- پیگیری چندین ساله شهرشدن جبالبارز
23- 8 سال برای استقلال اداره منابع طبیعی
24- پیگیری 7 ساله جهت تأسیس اداره كل راه و ترابری
25- چهار سال برای جهت استقلال بانك كشاورزی
26- پیگیری چندین ساله جهت استقلال اداره دامپزشكی
27- چندین سال جهت استقلال سازمان تعاون روستایی
28- سالها جهت استقرار اداره شیلات
29- ساليان متمادی جهت برقراری پروازهای قدیم و جدید جیرفت
30- پیگیری 4 ساله جهت تأسیس صداوسیمای منطقه جنوب به مركزیت جیرفت
31- مصوب ساختن آرزوی ديرينهی مردم جنوب استان كرمان يعنی راهآهن كرمان _ جیرفت _ كهنوج در جلسهی رسمی هيأت دولت در كرمان.
32- تلاش 4 ساله جهت تأسیس دفتر خبری صدا و سیما در جیرفت
33- توجه و تلاش چندین ساله جهت حل مشكل حقالتدریسیها
34- توجه دائم 12 ساله جهت تقدیر و تشكر از عوامل برقراری امنیت در منطقه جیرفت و كهنوج
35- پیگیری توسعه و تجهیز باند فرودگاه جیرفت در حد استانداردهای بینالمللی
36- تلاش بیوقفه و جدی چندین ساله برای گازرسانی به شهرستان جیرفت و عنبرآباد كه به زودی نتیجه خواهد بخشید
37- پیگیری جدی چندین ساله برای الحاق بخش اسماعیلیه ی بلوك به شهرستان جیرفت
38- چندین سال تلاش برای چهار خطه شدن جاده جیرفت _ كرمان
39- سال های سال خطر كردن برای مقاومسازی علمی و فنی منازل مسكونی شهرستان جیرفت
40- سالها تلاش و جديت جهت احداث كارخانه سیمان در عنبرآباد
41- پیگیری جدی بیش از ده سال جهت تولید ویسكوز (ابریشم مصنوعی)
42- تصويب چهارخطه شدن جادهي جيرفت – كرمان در جلسهي هيأت دولت در كرمان.
43- سالها تلاش و جديت جهت طرح بزرگ دامداری چند هزار رأسی
44- پیگیری برای یكسانسازی زمینهای كشاورزان و سر و سامان دادن به امور كشاورزی.
45 - سالها تلاش و جديت جهت احداث سد شور جيرفت.
و هزاران مورد پیگیریهای جدی و مؤثر مربوط به مصالح و منافع جيرفت و عنبرآباد، كشور و كرمان در سطوح منطقهای، استانی و ملی.
18-فرود هواپیمای حامل خیرین در فرودگاه جیرفت که قرار بود در شهر بم فرود آید در فرودگاه جیرفت از کارهای عجیب شما به حساب آمد، چگونگی این حادثه مهم را بفرمایید؟
داستانش سر دراز دارد، آنچه که در خاطرم هست بنا به دعوت و اصرار بنده و موافقت رئیس محترم ستاد تجهیز مدارس جناب آقای مهندس بوربور و همکاری مؤسسهی قلمچی که میخواست یکی از آموزشگاههای خود را افتتاح بکند، قرار براین شد که بیش از یکصد خیر مدرسهساز که اکثراٌ از تحصیلات عالیه و مدارک بالا نیز برخوردار هستند، در روز مشخصی که چهارشنبه بود به جیرفت تشریف بیاورند، و بعداز اتمام بازدیدها در جیرفت و عنبرآباد به شهرستان بم مشرف بشوند.
ناگهان بنده متوجه شدم که جناب آقای فاریابی که نمایندهی مؤسسهی قلمچی در جیرفت و جنوب بودند تمام بلیطهای آنان را به مقصد بم خریداری کرده است. پرسیم که خودمان روز چهارشنبه آنهم صبح پرواز دارد، چرا به مقصد بم بلیط تهیه کردهاید، گفت چون پرواز جیرفت شصت نفره بود، گفتم خوب حداقل همان شصت نفر را میخریدی، ضمن اینکه باید یک پرواز را به صورت چارتر از مهرآباد به فرودگاه جیرفت اجاره میکردید. بنده در این برنامه شرکت نمیکنم مگر اینکه هواپیمای حامل خیرین در فرودگاه جیرفت به زمین بنشیند.
خطاب به مدیرعامل "آسمان" موضوع را نوشتم و درخواست کردم که دستور بدهد تا آن هواپیما در فرودگاه جیرفت فرودآید، و جناب آقای مهندس عابدینی هفت دلیل فنی و کارشناسی داخلی و خارجی از مسائل هوانوردی پاسخ دادند که این کار شدنی نیست. بنده یک نامهی دیگر نوشتم که متن آن جالب است، و آن نامهی دوم و اقدامات دیگرم باعث شد که آن کار ناشدنی ، شدنی بشود و بسیاری از خیرین در فرودگاه جیرفت به من میگفتند هنوز باورمان نمیشود که در فرودگاه جیرفت هستیم.
دوسال بعد فرماندار وقت جیرفت که عملکرد کذایی او ، و دوستش در عنبرآباد، زادسرجیرفتی را از فیض خدمت صادقانه به مردم جیرفت محروم ساختند، به من گفت که اخیراً به جلسهی خیرین مدرسهساز در تهران دعوت شدم، وقتی فهمیدند که من فرماندار جدید جیرفت هستم، اکثرا به حالت تعجب به من میگفتند چطور مردم جیرفت به نمایندهی مقتدری که توانست مسیر هواپیما را در هوا تغییر بدهد، رأی ندادند.
19-در روز آخر انتخابات هشتم شما حرفهایی را به مردم جیرفت عنوان نمودید از جمله اینکه من اگر به مجلس نروم جنوب استان نخواهد شد و فرودگاه شما تعطیل خواهد شد و... این اتفاقات بر عکس انتظار افکار عمومی اتفاق افتاد و جنوب استان نشد و فرودگاه هم چنان تعطیل و ... حالا این سئوال مطرح می باشد آیا زادسرجیرفتی با دلیل و مدرک این سخنان را میگفت و یا برای اینکه به مجلس برود، چنین گفت؟.
به نظرم بنده اینطور گفتم و نوشتم که فرستادن مجدد زادسرجیرفتی به مجلس، استان شدن جنوب به مرکزیت جیرفت را تضمین میکند و پرواز فرودگاه را اضافه میکند و هواپیمای شصت نفره ای-تی-آر را به هواپیمای فوکر یکصد نفره ارتقاء خواهد داد، خوب، گذشت زمان همه چیز را ثابت کرد.
در آن سخنرانی بنده ادعاهای دیگری هم کردم که به برخی از آنها اشاره میکنم :
مردم ميدانند عزم جزم زادسر است كه ميتواند تشكيل استان جديد به مركزيت جيرفت را نهايي كند و مسلماً با استانشدن منطقه، تحولات چشمگیر و شگرفی در همه ابعاد و زمینهها رخ خواهد داد.
بر این اساس است كه مردم میگویند: انتخاب زادسر = استانشدن جيرفت
همچنين است كه رأيدادن به زادسرجيرفتي مساوي است با بينالملليشدن باند فرودگاه جيرفت.
در همين حال از سوي زادسرجيرفتي به نقل از وزير كار و امور اجتماعي اعلام شده است كه 3هزار ميليارد تومان براي محروميتزدايي جنوب استان كرمان جيرفت و عنبرآباد هزينه خواهد شد.
انتخاب زادسرجيرفتي = مساوي است با احداث راهآهن كرمان _ جيرفت _ كهنوج.
انتخاب زادسرجيرفتي مساوي است با ساختهشدن جاده استراتژيك و بينالمللي جيرفت _ كرمان و جيرفت _ هرمزگان.
رأيدادن به زادسرجيرفتي مساوي است با ثبت تمدن جيرفت تاريخي در سازمان جهاني يونسكو.
رأي به زادسرجيرفتي يعني رونق ميراث باستاني فرهنگي و صنعت گردشگري جيرفت باستان.
===========
20- نماینده که به تازگی به مجلس راه پیدا کرده باشد تا بخواهد به چگونگی کار کمیسیونها و ارتباط اداری آشنا شود چقدر زمان لازم است ؟ در خوشبینانه ترین زمان ممکن بفرمایید؟
بستگی به استعداد و ظرفیت و عرضهی هر نماینده دارد، بنده برای اولین بار که به مجلس رفتم در کمال بهت و حیرت همگان در حالی که هنوز مجلس شکل رسمی نگرفته بود و کومیسونها که هیچ، هنوز اعتبارنامهی اکثریت نمایندگان و حتی اعتبار نامهی خودم، دومین ناطق قبل از دستور مجلس چهارم شدم، و همچنین در مجلس پنجم و ایضاً در مجلس هفتم چنین شد ولیکن در مجلس هقتم آقای مهندس باهنر خواهش کرد که وقتم را به او بدهم و بعداً او وقتش را به من بدهد، که قبول کردم و دومین و یا اولین ناطق مجلس هفتم آقای باهنر شد.
ممکن است نمایندهای بعد از یک ماه بر اوضاع مسلط بشود، و ممکن است بعد از چهار سال هم مسلط نشود که البته کم و بعید است.
21-جایگاه نمایندگی مجلس در کجا قرار دارد؟ دیده شده است در حال حاضر برخی فرمانداران شهرهای مجاور نیز به نماینده ی مجلس این حوزه انتخابیه تعرض می نمایند آیا این وضعیت می تواند قانونی و یا در حد عرف باشد ؟ توضیح دهید ؟ چرا و به چه دلیل این مسایل اتفاق می افتند؟.
جایگاه نمایندهی مجلس از نظر قانونی تا آنجا است که :
یک نماینده میتواند به تنهایی به رئیس جمهور تذکر کتبی بدهد، و برعکس آن شدنی نیست.
یک نماینده میتواند به تنهایی به تمام وزیران تذکر کتبی بدهد و هیچیک از وزیران چنین جایگاهی ندارند.
یک نماینده به تنهایی میتواند در نطق میان دستور راجع به تمام مسایل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر بکند و مورد مؤاخذه هم واقع نمیشود، در حالی که به غیر از مقام معظم رهبری هیچ مقام دیگری چنین جایگاهی ندارد.
یک نماینده میتواند به تنهایی از یکایک وزیران سؤال کند و آنان موظفند که به مجلس بیایند و علنی پاسخ بگویند.
یک نماینده میتواند به تنهایی در خصوص همهی نهادهای رسمی و قانونی کشور که وظیفهی پاسخگویی دارند، تقاضای تحقیق و تفحص بدهد.
ده نماینده میتوانند هر وزیری را استیضاح بکنند.
تعدادی از نمایندگان میتوانند از رئیس جمهور حتی سؤال کتبی بپرسند و او باید به مجلس بیاید و پاسخ بدهد.
و از همه مهمتر که هر نماینده، نمایندهی همهی ملت ایران است.
اینکه یک فرماندار و یا یک مقام دیگر به نمایندهای اسائهی ادب بکند، بی شخصیتی خود را به تصویر کشیده است، زیرا نماینده را تا وقتی که عنوان مبارک نمایندهی مردم در مجلس را دارد، میبایست احترام کرد ولو اینکه مقبول ما نباشد و یا خدای ناکرده مسأله هم داشته باشد و یا پیدا بکند.
اما آن نماینده چکار میتواند بکند، فقط همین را بگویم که یکی از فرماندارانی که در ماههای نخست نمایندگی من، فقط و فقط نامهام را از دست موکلم نگرفته بود، کاری کردم که وزیر کشور دوساعته او را از فرمانداری عزل کرد و دیگر هم هرگز در هیچکجا فرماندار نشد. وای بر آن فرماندار و یا استاندار و یا وزیری که به نمایندهای مثل زادسرجیرفتی توهین میکرد، حتی اگر رئیس جمهورهم توجه لازم را به نامه و یا مراجعهی بنده و تقاضای وقت ملاقاتم نمیکرد، تا معذرت نمیخواست رهایش نمیکردم که در دوران جناب آقای خاتمی چنین شد و داستانش شنیدنی و خواندنی است.
22-بعنوان چهره ای که می خواهد برای نهمین بار ستاد انتخاباتی خود را در حوزه ی انتخاباتی جیرفت و عنبرآباد فعال نماید بفرمایید قدرت سیاسی برتر، خصوصا کرسی نمایندگی مجلس در مقایسه با شهرهای اطراف چه تاثیری می تواند در روند تحقق خواسته های مردم داشته باشد؟.
بنده را از پاسخ به این سؤال معاف بدارید لطفاً.
23- حضور شما در مراسم تشعیع جنازه ی مرحوم دکتر فرخی نماینده اسبق و رقیب دیرینه شما در انتخابات برایم جالب بود ، و یاد دارم که همان روز به من گفتید تنها عمل صالح می تواند ذخیره این دنیا در کارنامه آخرت ما باشد و فردا هم میگویند زادسر نماینده سابق در گذشت هیچ حسابی به دنیا نیست . این در حالی بود که دوشب قبل از درگذشت مرحوم دکتر فرخی با وی در حال مصاحبه بودم که تا ساعت 1 بامداد طول کشید و در سحرگاه همان روز ایشان به علت سکته قلبی که منجر به نارسایی مغزی وی شد به کما رفت و دو روزبعد درگذشتند از نکات قابل توجه این مصاحبه که هنوز هم منتشر نشده است این است که هنگامی از وی نظرش را درباره ی شما سوال کردم وی با بیان این جمله زادسر مرد دقیقه نود است و هیچگاه در قدرت و رویارویی با هیچ شخصیت سیاسی شکست نخواهد خورد، و حتی به کرات از محاسن اخلاقی شما سخن می گفت (شاهد این مصاحبه داماد و خواهرزادهی مرحوم دکتر فرخی (آقایان درجهانگیری ) می باشند )حال میخواهم نظر شما را درباره ی مرحوم دکتر فرخی که حدود 12 سال رقابت سنگین انتخاباتی با ایشان داشتید بدانم؟.
خدای او را و مرا و امثال ماها را بیامرزد، خدایش رحمت کند، به ما سفارش شده است که از ساکنان وادی خاموشان به نیکی یاد بکنیم، بهترین خاطرهای که از او دارم گفتن این جمله که بدین مضمون گفت : دیگر باور کردم که قدرتمندان کرمان با جیرفت مخالف هستند و نه با زادسر و زادسر میتوانست جلوی آنها بایستد و ایستاد. و بهترین کارش هم این بود که بعد از اینکه در انتخابات ششم آن مرحوم را به عنوان برنده انتخابات اعلام کردند، به دیدن من آمد و با هم چاق سلامتی داشتیم.
شرکت در تشییع جنازهی آن به رحمت حق پیوسته هم وظیفهام بود، ضمن اینکه بنده در تهران به عیادتش هم رفتم و عرض ادب داشتم. خدایش بیامرزد.
24- تا زادسر نماینده مجلس این حوزه انتخابیه بود هیچگاه قومگرایی و منطقه گرایی مطرح نبود این در حالی است که در حال حاضر این معضل، فضای سیاسی شهرستان را بلعیده است ،عملکرد شما در مقابل این جریانات سرطانی چگونه بود؟.
پاسخ را کمنزیل در گذشتهای نزدیک از قول من به استحضار مردم رسانیده است، در این فرصت مغتنم میگویم که مردم جیرفت، عنبرآباد و همهی ایران هر کس طایفهگرایی، قوموخویش بازی، منطقهخواهی و همشهریگری را در مقابل آموزههای دینی که عدالت، برابری، وظیفه، اصلح و نوکری به معنی عبادت را امر فرموده، قرار بدهد، خائن است، و اگر به مثل مجلس راه پیدا بکند، عمران خود و کسان نزدیکش را بر ویرانی کشور و حوزهی انتخابیهاش ترجیح میدهد. هر کس او را کمک کند شیطان خوشحال و خدا را غضبناک میکند. من جیرفتیام، عنبرآبادیام، میانچیلیام، جبالبارزیام، ساردوییام و از این قبیل، بحثی انحرافی، خباثتآمیز و گمراه کننده و بدبین کردن مردم به یکدیگر است. نمایندهی مردم جیرفت و عنبرآباد و همه جای این دو شهرستان هم خانهی اوست، فرق گذاشتن، مانند تبعیض ناروای پدر و مادر در خانه است.
25-شما بعنوان یکی از یاوران صدیق مقام معظم رهبری نیز محسوب میشوید و معظم له چندین بار شما را در کلام مورد لطف قرار داده است و از زمان تبعید ایشان در حکومت ستم شاهی تا کنون رابطه ی مراد و مریدی داشته اید می خواستم از زبان خودتان الطاف ایشان نسبت به را شما بشنوم و خواهشم این است که آنها را بیان نمایید و آخرین مطلبی راکه به شما ارائه کرده اند کی و در کجا و به چه دلیل بود؟.
موارد متعدد از الطاف حضرت آیتالله معظم خامنهای کبیر مدظلهالعالی در حق این مرید، شاگرد و سربازش وجود دارد که چند مورد تقدیم میگردد :
«سند اول»
اجازه شرعي حضرت آيتا...العظمي خامنهاي به علي زادسرجيرفتي
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین و بعد جناب حجهالاسلام آقای شیخ علی زادسرجیرفتی دامت افاضاته از طرف اینجانب مجازند در اخذ وجوه شرعیه از قبیل مظالم عباد و زكوات و كفارات و صرف آنها در موارد مقرره شرعیه و همچنین مجازند در اخذ سهمین مباركین و صرف ثلث از سهم مبارك امام علیهالسلام را در مخارج خودشان بنحو اقتصاد و ترویج شریعت مقدسه و پرداخت نصف از سهم سادات را به سادات مستحق و ارسال مابقی سهمین را نزد اینجانب و اوصیه ایده الله تعالی برعایه الاحتیاط فانه طریق النجاه و السلام علیه و علی اخوننا المؤمنین و رحمه الله و بركاته
بتاریخ 3 الحرام 1410
سيدعلي خامنهای
«سند دوم»
تفقد حضرت آيتالله معظم خامنهای كبير مدظلهالعالی از علی زادسرجیرفتی
خیلی خوشوقت و خوشحال هستم كه با شما عزیزان و نور چشمان كه در واقع نهالهای برومند بوستان آل محمد علیهمالسلام هستید و نمونههایی هستید كه روحانیت شیعه قرنها در انتظار امثال شماها بوده، ملاقات میكنم و در اینجا زیارتتان میكنم. از شما میشنوم و توفیق پیدا میكنم كه جملاتی بشما عرض كنم.
امام خامنهای : البته فرمایشات برادر عزیزمان آقای زادسر بنده را شرمنده كرد زیرا ایشان (زادسرجیرفتی) خوشذوق و خوشبیان و خوشقلم هستند. كتابشان را هم خواندهام.
من قبلاً هم ایشان را زیارت كردهام. آنچه كه میگویند حمل بر ذوق ایشان باید كرد و بنده كوچكتر از این تعریفها و تمجیدها هستم.
مدرسه كرمانیها را هم بنده سالهاست كه از دور میشناسم و میدانستم كه یكی از آن مدارس مترقی و مبارز در قم مدرسه كرمانیها است. (از متن جلد سوم كتاب خاطرات یك طلبه از جبهههای جنگ، نوشتهی علی زادسرجیرفتی).
«سند سوم»
دستنوشته رهبر معظم انقلاب (رئیسجمهور وقت) درباره زادسرجیرفتی
بسمه تعالي
امام خامنهای : جناب آقای علی زادسر فاضل محترم و برادر مبارز
كتاب شما را كه مجموعهای از خاطرات و مشاهدات در میدانهای جهاد فی سبیل الله است زیارت كردم. بیشك همهی جلوههای عظمت و ایثاری كه لحظههای زندگی مجاهدان راه حق سرشار از آن است را نمیتوان در الفاظ گنجانید و به اوراق سپرد و شما چیزهایی دیدهاید كه قابل نوشتن و وصفكردن نیست. با اینحال اینگونه خاطرات، درس است و الهام و تربیت، و ثبت و نشر آن مفید و لازم است. از خداوند متعال توفیق روزافزون شما را مسألت میكنم.
سیدعلی خامنهای 16/10/1364
حالا لطف و عنایت خاص حضرت امام خامنهای در طی سی سال گذشته، نسبت با نامزد شدنم، دانشگاه رفتنم، درخواستهای دوران نمایندگیام، خصوصاٌ در جریان سفر مبارکشان به جیرفت و بالاخص جهت امام جمعه شدنم و همچنین توجه ویژه معظمله برای معالجهام در جریان کسالتی که سال قبل پیدا کردم، بماند برای وقت خاص خودش.
26-می خواستم از زبان یک یار قدیمی مقام معظم رهبری خصوصیات اخلاقی معظم له را و اخلاق ایشان را درباره ی چگونگی برخورد ایشان با دوستان خود بدانم؟ بیشتر به چه مسایلی ایشان بها می دهند؟ آیا تا کنون سراغ برخی از دوستان قدیمی خود را در جیرفت گرفته اند ویا شاید به لحاظ شرایط سخت کاری مجالی را نمی یابند که به این مسایل بپردازند؟.
بسیار بسیار خوش مشرب و جوان پسند هستند، هرجوانی که یکبار با حضرتش از نزدیک برخورد بکند جذب او شده و محبتش را در دل خود جای میدهد، حقیقتاً شجاع و نترس هستند. اگر لازم شود قاطع و اهل برخورد نیز میباشند. حافظهاش فوقالعاده قوی است، نظم کاریاش، مطالعهی غیرقابل وصفش، توجه خیلی عجیب سماحتش به وقت اذان و نماز اول وقت، و موارد اینچنینی فروان دارند که همگی مثال زدنی هستند. در سفر مبارکشان به جیرفت دستور فرمودندتا از تمام دوستان و آشنایان دوران تبعیدشان در جیرفت دعوت به عمل بیاورند و در همان منزلی که بودند همهی آنان را مورد تفقد قرار دادند و عکس شهید سردارحسینی را از همسر محترمشان گرفتند و با دقت مورد توجه قرار دادند زیرا آن عکس دونفری بود یعنی حضرت آقا و آن سردار شهید رضوانالله علیه. آنقدر توجه داشتند که حتی رئیس شهربانی وقت را که در حقیقت مواظب رفتار و کردادر، و گزارش دهنده گفتار حضرت آقا به مقامات مافوق خود بود، خواستند و مورد تفقد قرار دادند.
در مسجد جامع از بنده پرسیدند آیا این همان مسجدی است که ما درآن امام جماعت بودیم و سخنرانی میکردیم که عرض کردم بله آقا، ولی ساختمانش را خراب کردند و از نو آن را ساختند. از من راجع به پدر و مادرم رضوان الله علیهما سؤال کردند، در خصوص زادگاهم ساردوئیه جویا شدند. "آقا"، روحی فداه حقیقتاً "آقا" هستند.
27-یک قول به مردم جیرفت بده که اگر نماینده شدی چه کاری را برایشان در این چهار سال به انجام خواهی رساند؟.
با عرض عذرم را از عدم جواب به این سؤال را هم بپذیرید. بگویم مرا متهم به تبلیغات زودرس خواهند کرد.
28-حال یک قول هم به من بده (مصاحبه گر) شرایط ملاقات خبرنگاران جنوبی را با مقام معظم رهبری فراهم نمایید و این آرزوی دیرینه ی آنان را بر آورده بسازید.
از خدا بخواهید و میخواهم که مرا لیاقت واسطه شدن برای چنین زیارت تاریخی قرار بدهد بمنه و کرمه.
29- به عید فطر نزدیک میشویم اگر پیام و یا صحبت خاصی را در این باره دارید بفرمایید؟ .
عيد سعيد فطر را تبريك و تهنيت عرض كرده و از خداوند بزرگ عيدی بزرگ برای شما و خواهران مكرم و برادران ارجمندم مسألت دارم.
براي «عيد» معاني مختلفي را ذكر فرمودهاند كه مشهورترين و بهترين آنها، معنی «بازگشت» است كه از «عود» و «معاد» گرفتهاند. عرب هرگاه به شادي و سرور خاصي دست مييافت، آن روز را عيد ميگرفت، و بدين وسيله، روز بازگشت شادماني را به جمع خويش و خويشان خويش، اعلان میكرد.
واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده است و به معنای بازگشت باشد، و كلمهی «فطر» را از فطرت برگرفتهاند كه به معنای سرشت است. بنابراین «عید» «فطر»، یعنی بازگشت به خويشتن خويش است آنهم به معنی صحيح عيد، يعنی باز آمدن به سوی اصل خود. و اين مهم حقيقتاً كه جشن و شادمانی دارد و خوشا به سعادت كسانی كه اصل خود را پيدا كرده و راهی آن ديار سراسر نور و طهارت گرديدهاند، مانند شما خوانندهی خوب كه ان شاءالله از بندگان مقرب ذات باريتعالی شدهايد و بودهايد.
«لا صِيامَ بَعْدَ الاَْضْحى ثَلاثَةَ اَيّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ اِنَّها اَيّامُ اَكْلٍ وَ شُرْبٍ، بعد از عيد سعيد قربان، به مدت سه روز، هيچ روزهای نيست و اينچنين است در رابطه با عيد سعيد «فطر»، برای اينكه در اين سه روز بايد خورد و میبايست نوشيد. به عبارت ديگر، يعنی جشن بگيريد و شادمانی كنيد و ادخال سرور را برای روزهداران و حج كنندگان، فراهم بگردانيد كه راستی راستی، عيد است. بايد حجاج عيد بگيرند كه رمی جمرات را انجام دادهاند و از نيرنگ دشمن قسم خوردهی خود، خلاصی يافتهاند. و طايفهی ديگر نيز كه از جهاد اكبر و جنگ با نفس در جبههی علوی رمضانالمبارك، با پيروزی و سربلندی برگشتهاند و هر آنچه را كه غير از خدا بر سر راهشان بوده و ديدهاند، نابود ساخته و پايمال كردهاند و خود را برای رفتن به كربلا و جهاد اصغر و جنگ با طاغوت، در محرمالحرام حسينی، مهياء میسازند، چرا شادمانی نكنند؟. ( حر عاملى، وسايل الشيعه، (آل البيت)، ج10، ص519). ،(ترجمهی حديث، نقل به مضمون(.
موليالكونين و موليالموالي و اولالاوصياء صلواتا...عليهماجمعين فرمودهاند : «انما هو عيد لمن قبل الله صيامه، و شكر قيامه، و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد»،
«امروز تنها عيد برای كسانى است كه خداوند روزهی ماه رمضان آنان را كه طبق دستور عمل كردهاند، پذيرفته میشود، و فرمود : هر روزى كه خداوند مورد نافرمانى قرار نگيرد، عيد راستين است.» (سید رضی، نهج البلاغه، حکمت428).
ضمناً اعياد چهارگانهی ديني ما عبارتند از:
1، - عيد سعيد «قربان»، كه همان شادمانی حضرات عظيمالشأن و جليلالقدر خليلالله و ذبيحالله صلواتاللهعليهما، میباشد.
2، - عيد سعيد «فطر»، كه اولين روز نو از سالی نو (سال قمری در نزد عارفان و اولياء)، است كه پاك شدن ساكنين عالم خاك است در اقيانوس مواج و مطهر رمضانالمبارك، و بدين سان است كه روزه داران ماه رمضان، طهارت و پاكی خود را جشن میگيرند.
3، - عيد سعيد «غدير»، هم كه نياز به توضيح ندارد كه روز شادمانی پيامبر خاتم و علويان آن روزگار و شيعيان علی عليهالسلام در طول تاريخ خصوصاً ايرانيان علوی بوده و هست.
4، - عيد سعيد «جمعه»، نيز روشن و مبرهن است كه ضمن روز نظافت و طهارت، روز اجتماع مسلمين و مؤمنين است كه از احوال هم باخبر بشوند و پيرامون مسايل جهان اسلام بحث و تحليل كنند و وظايف خود را جهت واكنش به آنها، تشخيص داده و عمل نمايند.
كه پرداختن به چگونگي هر كدام از آنها، متضمن موقعيتي ديگر خواهد بود، كه وقت تنگ است.
اعياد سهگانهی ملي ما هم كه در حقيقت ديني نيز هستند، چونكه كيفيت آنها مورد تأييد اسلام عزيز ميباشد، از اين قرار هستند:
1، - عيد سعيد «نوروز»، كه اگر میخواهيد مفصل آن را علاوه برآنچه كه تا كنون خواندهايد، بخوانيد، اينجا را كليك كنيد .
2، - عيد سعيد «22 بهمن»، يعنی روز سرنوشت ايران علوی و علويان ايران اسلامی كه خون بر شمشير پيروز شد كه جا دارد كه جشن گرفته شود آنهم چه جشن با شكوه و با ابهتی، اما دريغا كه . . . ،. چنانچه مايل هستيد از اين قلم راجع به 22 بهمن، بيشتر بدانيد ، اينجا را كليك كنيد
3، - عيد سعيد «3 خرداد»، كه در حقيقت هر مسلمان ايراني و حتي غيرايراني و غيرمسلمان هم ميبايست در اين عيد بزرگ شادماني كند و جشن بگيرد و لباس نو بپوشد و معطر شود و به زيارت بزرگترها مشرف گردد. و . و . . .، زيرا دست خدا، آشكارا پيداست و آن بندهی صالح خدا فرمود كه «خرمشهر را خدا آزاد كرد».
كيفيت اجمالي آنها را همگان ميدانند كه سپردن شرح آنها، در اینجا، نشايد.
30-بر میگردیم به مسایل سیاسی روز کشور ، عده ای مجلس نهم را پاشنه آشیل انتخابات یازدهم ریاست جمهوری می دانند و معتقدند اگر اصولگرایان نتوانند چهره های شاخص و قدر خود را به این مجلس روانه کنند قطعا کرسی ریاست جمهوری را در انتخابات یازدهم از دست خواهند داد، شما این مهم راچگونه ارزیابی می نمایید؟.
به نظر این بندهی سراپا تقصیر پروردگار، یکی از سرنوشتسازترین انتخاباتها نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی است، زیرا :
- موقعیت جهانی جمهوری عزیز اسلامی که اینک الگوی دیگر ملتها شده است، مجلسی خاص و بسیار مقتدرتر از گذشته میطلبد.
- مجلس نهم میتواند نسبت به وضعیت حساس خاور میانه و بیداری اسلامی، نقش ویژه و حیاتی و تاریخی ایفا بکند.
- برخی از جریانات مسألهدار آشکار و نهان فعلی کشور که بعضاً بسیار خطرناک و بسی پیچیده هستند، مصمم به مصادره مجلس نهم هستند، که مردم باید به شدت مواظب باشند و به هرکس که رسید به بهانهی اینکه تأیید شده است، رأی ندهند.
- اگر مردم عزیز و رشید و تیزبین در انتخابات این دوره بیشتر از دورههای قبل دقت نکنند، مجلس نهم استعداد مجلسی خطرناکتر از مجلس وحشتناک ششم شدن را دارد.
31-انقلابات منطقه و جهان اسلام مهمترین اتفاقات سیاسی و دگردیسی آرایش منطقه ای می باشد . مجلس در این شرایط چگونه می تواند در صدور صحیح انقلاب و مقابله با جریانات انحرافی که امکان دارد انقلاب مردم کشورهای مسلمان را تصاحب نماید سهم و نقش ارزنده ای را داشته باشد؟.
از طریق تعاملهای پارلمانی متداول بین کشورها.
توسط اعضای شرکت کننده در کنفرانسهای بینالمللی سالیانهی بینالمجالس.
همکاری تنگاتنگ بین هیأتهای پارلمانی مجالس کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی.
اعلام مواضع علنی ملت از صدای رسا و پرقدرت تربیون مجلس شورای اسلامی.
و راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که ذکر آنها ضرورت ندارد.
32-مجلس هشتم به مجلسی تنبل و کم تحرک مشهور است دلایل این مهم را چگونه ارزیابی میکنید ؟و یا اصلا با اصل سئوال موافقید ؟.
مجلس تنبل، نشنیدم. مجلس هشتم در مجموع قابل دفاع است، ولی مطلوب امثال گوینده عمل نکرده است، مخصوصاً نسبت به جنوب استان کرمان و بالاخص راجع به جیرفت که مظلوم شد و به محاق رفت.
33-برخی جبهه گیریهای شما بدون تعارف و هر گونه ملاحظه کاری شکل میگیرد که گاهی تبعات جبهه گیری شما، دامن خودتان را هم فرا میگیرد بعنوان مثال واکنش شما در جریان طرح انتزاع شهرهای جنوبی کرمان و الحاق آنان به هرمزگان بعد از انتخابات مجلس هشتم در زمانی که حتی شما انتخابات را واگذار کرده بودید، حال بفرمایید چه دلایلی شما را مجبور به اتخاذ چنین مواضعی میکند؟.
از بس جیرفت بزرگ، تاریخی، متمدن و فرهنگساز را دوست دارم و نسبت به این سرزمین کهن عشق و تعصب دارم، سرزمینی که یکهزار و چندصدسال قبل آن مساجد حیرتآور را زینت بخش عمران و ابادانی خود ساخته بوده است.
اگر عشق نبود آیا کسی جرأت میکرد همانند نامههای ذیل را بنویسد، مردم خصوصاً جوانان بخوانید و تأمل بکنید تا مطمئن بشوید که خناسان و غوغاسالاران چگونه چه نوکر شایسته، صادق، نترس و خطرپذیری را از منزل شما بیرون راندند و از فیض خدمت به شما محروم ساختند :
نامهی بسيار مهم اول زادسر جيرفتی به رئيس جمهور
زادسرجيرفتی : جناب آقای رئيس جمهور؛ آثار تخريبی انتشار چنين شايعاتی آنهم در اولين روز بازگشايی مدارس در سال جديد، از هر بمب امريكايی و موشك انگليسی بيشتر و خطرناكتر است.
واقعاً که با چه جرأتی نوشتهام :
بسماللهالرحمنالرحيم
«آنــــــی»
برادر مكرم جناب آقای دكتر محمود احمدینژاد زيدعزه
رياست محترم جمهوری اسلامی ايران
سلام عليكم، اسعدالله ايامكم
با احترام به استحضار میرساند :
امروز ظهر مورخ 14/01/1387 شايعاتی بس تلخ، حيرتانگيز، مشمئز كننده، زجرآور و كشنده در سطح جنوب استان كرمان خصوصاً جيرفت و كهنوج انتشار يافته است كه حقيقتاً بهتآور و عجيب است كه عبارتند از ؛
1- انتزاع (!) عجيب و غريب شهرستانهای قلعهگنج و منوجان از استان كرمان و الحاق غيرقابل تصور و غيركارشناسی آنها به استان هرمزگان كه عواقب اجتماعی آن قابل پيشبينی نيست.
2- انتقال (!) ادارهی كل راه و ترابری جنوب استان كرمان كه در مكانی مناسب در شهر جيرفت قرار دارد به شهرستان كرمان و سپس استقرار نهايی آن در شهرستان سيرجان!؟.
جناب آقای رئيس جمهور؛ آثار تخريبی انتشار چنين شايعاتی آنهم بعد از انتخابات دورهی هشتم مجلس شورای اسلامی و در اولين روز بازگشايی مدارس در سال جديد، از هر بمب امريكايی و موشك انگليسی بيشتر و خطرناكتر است.
جناب آقای دكتر احمدینژاد؛ مردم جنوب استان كرمان بیصبرانه منتظر دستور صريح و خدايی حضرتعالی به وزير محترم كشور مبنی بر تقديم لايحهی «استان كرمان جنوبی» به هيأت محترم دولت هستند و مصرانه خواهان اين مهم هستند تا آرزوی ديرينهی آنان محقق شود.
البته دستور خوب، قاطع، صريح، اميدوار كننده و خداپسندانهی جنابعالی را بر هامش نامهی شمارهی 3/121/110 مورخ 04/09/ 1386 زادسرجيرفتی نمايندهی مردم شريف جيرفت و عنبرآباد در مجلس شورای اسلامی كه حضوری آن را تقديم كرده است و تقاضای پانزده سالهی خويش را كه همانا تأسيس «استان كرمان جنوبی» بوده و هست، مطرح ساخته است، همهی مردم جنوب استان كرمان خصوصاً جيرفتیهای عزيز و عنبرآبادیهای گرامی، ملاحظه فرمودهاند و بیصبرانه منتظر دستور نهايی آن رئيس جمهور خوب و پرتلاش جهت تأسيس «استان كرمان جنوبی» هستند.
متن دستور آن رئيس جمهور محترم و قاطع در رابطه با نامهی مورد اشاره چنين است:
«باسمه تعالی، جناب پورمحمدی (وزير محترم كشور)، به صورت جدی در دستور كار قرار گيرد و نتايج بررسیها اعلام شود. احمدینژاد».
حضرت آقای رئيس جمهور كه شعارهای خوب و خدايی «عدالت محوری»، «دستگيری از محرومان» و «محروميتزدايی» را انديشهی خود و پيشهی دولت نهم اعلام كردهايد، مستحضر هستيد كه با تأسيس استان جنوبی كرمان تمام شعارهای خوب و جذاب دكتر احمدی نژاد تحقق میيابند و طغرای تاريخی اين اقدام مهم را در بارهی شهرستانهای جيرفت، كهنوج، عنبرآباد، منوجان، قلعهگنج و رودبار كه بيشاز پنجاههزار كيلومتر مربع مساحت و قريب به يكميليون نفر جماعت دارند و از 19 استان كشور بزرگتر و از 12 استان كشور پرجمعيتتر هستند، به نام دكتر محمود احمدینژاد و دولت نهم ثبت تاريخ خواهید كرد و همهی آن محرومان عزيز را غنی ساخته، و مناطق محرومشان را برخوردار نيز.
با تشكر و ابراز ارادت؛
علی زادسرجيرفتی
14/01/1387
نامهی بسيار مهم دوم زادسرجيرفتی خطاب به رئيسجمهورادامه . . .
«اعتراض شديد و قوي به انتزاع شهرستانهاي قلعهگنج و منوجان از استان كرمان و الحاق آنها به استان هرمزگان»
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور شريف برادر مكرم جناب آقاي دكتر احمدينژاد زيدعزه
رياست محترم جمهوري اسلامي ايران
سلام عليكم
با احترام فراوان، به پيوست تصوير بيانيهي تعداد زيادي از فرهنگيان، نخبگان و برگزيدگان مردم شش شهرستان جنوب استان كرمان را مبني بر:
«اعتراض شديد و قوي به شايعات منتشرشده پيرامون انتزاع شهرستانهاي قلعهگنج و منوجان از استان كرمان و الحاق آنها به استان هرمزگان»
جهت استحضار، صدور دستور قاطع و مشكلگشا تقديم ميدارد.
جناب آقاي رئيسجمهور، جنوب استان كرمان مستعد حوادث غيرقابل پيشبيني شده است. لطفاً دستور اكيد صادر كنيد.
با تشكر و ابراز ارادت ؛
علي زادسر
چنین ادبیات بیباکانه و تهدیدآمیزی فقط و فقط از عهدهی زادسرجیرفتی میتوانست تحریر بشود و تقدیم رئیس جمهور بگردد و موضوع را منتفی بگرداند، کما اینکه چنین شد. ضمناً آن دعوتی هم که رئیس جمهور توسط استاندار محترم فعلی تهران از بنده جهت اشتغال بعد از نمایندگی مجلس کرده بود بعد از این نامه نگاریها در روزهای پایانی نمایندگیام و به اصطلاح برخی از قلم به دستان کذایی "شکست بزرگ زادسر"، به فراموشی سپرده شد که شد.
34-داستان فرمانداری ویژه که اخیرا در جنوب شایعه ی آن بالا گرفته است و برخی از نشریات محلی با نگاهی معترضانه شما را مقصر عدم تحقق آن تا کنون قلمداد کرده اند و آن را زمینه ساز استقلال جنوب خواندند لطفا بفرمایید آیا در شرایط حال حاضراین نسخه می تواند کار سازپروژه استقلال جنوب باشد؟ نگاه شما در این باره چگونه است ؟.
به اعتقاد این نمایندهی مردم جیرفت و عنبرآباد در دورههای چهارم، پنجم و هفتم مجلس شورای اسلامی، بحث فرمانداریهای ویژه، یک سوپاپ اطمینان بوده است برای مردمان مناطقی که به هر دلیلی داعیهی استان شدن در سر میپرورانیدند، که بله، فعلاً فرمانداری ویژه بشوید که مقدمات استان شدن خواهد بود. خوب کدام عقل سلیم میپذیرد که کشور میتواند حدود سی استان دیگر هم داشته باشد و یا شهرهای که فاصلهی هریک با دیگری قریب به 120 کیلومتر است، دوتا مرکز استان بشوند.
با صدایی بلند فریاد میزنم بحث فرمانداری ویژه را برای جیرفت قبول نداشته و ندارم، آن را مقدمهی منتفی دانستن مرکز استان شدن میدانم، و هرگز خواهان آن نبودم و بعدازاین هم فقط میگویم جیرفت باید مرکز استان جنوبی کرمان بشود ولا غیر.
این سخن را که جیرفت چهار شرط از شرایط فرمانداری ویژه شدن را دارا میباشد و با کلی منت اعلام میکنند تقاضای فرمانداری ویژه برای شهرستان جیرفت شده است را، با عرض معذرت اگر نگوییم توهین، بسی جفا به مردم جیرفت میدانم.
جیرفتی که همهی شاخصهای مرکز استان شدن را داشته و دارد اعم از ادارات کل، بانکهای مستقل از استان، سازمانهای جدا از کرمان، فرودگاه، دانشگاههای متعدد خصوصاً دانشگاه علوم پزشکی، و . و . . .، و جیرفتی که منتظر بوده است که مرکز استان بشود، حالا در بارهاش افاضه بفرمایند که جیرفت چهار شرط از پنج شرط فرمانداری ویژه شدن را دارد، یعنی چه؟!.
ما به جناب آقای استاندار عرض میکنیم ما جنابعالی را پرچمدار تصویب لایحهی استان شدن جنوب به مرکزیت جیرفت در دولت میخواهیم، و این مهم از شما ساخته است، بیایید و کمر همت ببندید و با شجاعت و پایمردی این حق بزرگ مردم محروم جنوب استان را احقاق بکنید و نام خود را در تاریخ پرافتخار این سرزمین چندهزارساله و متمدن به نیکی ثبت بکنید. توقع داریم که نام اسماعیل نجار در اذهان مردمان شریف جنوب کرمان و جیرفت، اسمی ماندگار و سرنوشتساز بماند و مورخین موظف به تبیین این جایگاه مهم بگرداند.
جناب آقای استاندار ما فرمانداری ویژه نمیخواهیم. اصلاً بفرمایید که قریب به 30 شهرستان دارای فرمانداری ویژه جه مزایایی به دست آوردهاند به غیر از افزایش حقوق و اضافهکاری برخی از مدیرانشان. چنانچه ادعایی به غیر از عرایض بنده دارید، شما را به مناظره دعوت میکنم. بنده ثابت میکنم که حق و جایگاه جیرفت مرکز استان جنوبی است و نه فرماداری ویژه.
استان شدن یعنی مثل جنوب خراسان پیشرفت کردن، بروید به تماشا بنشینید معجزاتی را که بعد از استان شدن در آن دیار رخ داده است که تمام شاخصهای وقت مستقل شدنش از شاخصهای فعلی مناطق ما به مراتب کمتر و کمتر بوده است.
35-بر میگردیم به رابطه شما با خبرنگاران ، از آنجایی که همگان شخص شما را نمایندهای منتقد میدانستند و اما در دوران نمایندگی شما برخی رسانه های محلی انتقادات شدیدی را به صورت باور نکردنی به شما تحمیل میکردند و حتی شخص آقایان یوسف زاده و واحدی که دو تن از روزنامه نگاران قدیمی منتقد شما بشمار می آیند در گفتگو با من بصراحت از صعه سعدر و تحمل شما سخن می گفتند و اظهار می داشتند که هر لحظه منتظر شکایت و یا واکنش شما بودند اما شما بقول واحدی با خوشرویی با آنها برخورد میکردید دلیل اینگونه واکنشها چه بود؟.
در پاسخ به این فرمایش جنابعالی از حضرت حافظ علیهالرحمه، مدد میجویم که فرمود :
«وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن»
«به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات
بخواست جام می و گفت عيب پوشيدن»(حافظ)
36-جناب آقای زادسر بر اساس برخی شنیده ها، شما در فکر گرفتن امتیاز روزنامه ای با گستره ی توزیع کشوری می باشید آیا ما شاهد حضور این رسانه در دکه های مطبوعاتی خواهیم بود ؟.
حقیقتاً سالیان درازی است که در این فکر بودهام، ولی به دلایلی دست به اقدام عملی نزدهام، خدا کند که روزی برسد که واقعاً احساس کنم که چنین کاری وظیفهی دینی و ملی من است و اگر چنین نکنم، تکلیفی الهی را انجام ندادهام. اگر چنین بشود دیگر به نتیجهاش فکر نخواهم کرد زیرا هرچه باشد شیرین خواهد شد.
37-بر میگردیم به زمان جنگ ، طلبه ای که سابقه ی 8 سال حضور در جبهه ها را دارد و به خاطره نویس شهدا نیز معروف می باشد شرایط و حال و هوای آنروزها را برایمان توضیح دهید؟.
از خداوند تبارک و تعالی مسألت، و از ارواح طیبهی شهداء مدد خواستهام تا توفیق بازنویسی آن خاطرات را مرحمتم فرماید، و مرا به درک دنیای شهیدان نائل بگرداند و در یومالحساب با آن ملکوتیان عالم لاهوت محشورم بفرماید بحق محمد و آل محمد صلیالله علیه و آله و سلم.
38- در انتخابات دور قبل (مجلس هشتم) شاهد حضور سردار پودینه بعنوان سخنران در ستاد انتخاباتی یکی از رقبای شما بودیم بر اساس نقل خاطرات همرزمان شما ،هنگامی که سردار پودینه در کربلای 5 از ناحیه ی گردن مجروح شدند و شما با امامه خود وی را بانداژ کردید و به پشت جبهه منتقل می نمایید، بر خی می گفتند که اگر آنروز زادسر نبود ایشان شانسی را برای زنده ماندن نداشت از اینکه ایشان در ستاد رقیب شما سخنرانی و به نفع ایشان تبلیغ کرد قاعدتا باید دلگیر باشید؟ توضیح دهید ؟.
جناب آقای پودینه در زمانی که نمایندهی مجلس بود، مرا که هنوز نماینده نشده بودم در طبقهی بالای مجلس در حال مذاکره با حضرت حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری دید، جلو آمد و بعداز احوالپرسی، خطاب به آقای ناطق به این مضمون گفت : حاج آقای ناطق این مرد مرا از مرگ حتمی نجات داد و جان خودش را به خطر انداخت و مرا با هزار زحمت از زیر آتش شدید دشمن عقب کشید. همه و همه رهایم کردند و عقب نشینی کردند و رفتند، ولی این طلبهی بسیجی یک تنه ایستاد و مرا نجات داد.
بنده عرض کردم خدای دو عالم تو را نجات داد، من چکاره بودم، من وسیلهای بیش نبودم و هیچ منتی هم نداشته و ندارم. وسیله و واسطه بودن که چیزی نیست و منت ندارد. در جواب شما عرض میکنم که نه دلگیر نیستم، حتماً چنین صلاح دیده است. البته از نظر عاطفی تعجب کرده بودم.
39-پیش بینی شما از انقلاب در دهه ی 90 ؟ آیا به اهداف والای انقلاب خواهیم رسید؟ احتمال بروز چه حرکتهای تاثیر گذار موافق و یا مخالف می رود ؟ توضیح دهید؟
پاسخ این سؤال یک مقالهی مستقل میطلبد، یک گفتوگوی ویژه میخواهد، باشد برای یک وقت دیگر.
40-سخن پایانی و پیام مردمی ؟.
به مردم عزیز و رشید عرض میکنم مواظب ترفندهای رنگارنگ و حقههای در کمین نشستگان نااهل مجلس نهم در پوشش دینی، منطقهای، و طایفهای مدیحهسرایی انتخاباتی از جنس مذکر و مؤنث، باشید. مؤمن کیس است و از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.
از مردم خوب ، صبور و با معرفتمان پوزش میخواهم و عذر تقصیر و قصور به محضرشان میآورم ، و از آنان حلالیت میخواهم، از خدا طلب آمرزش دارم، به خودم و امثال خودم توصیه دارم که از خدا پروا کنیم و از قیامت اندیشه. خدا با ما با فضلش رفتار کند انشاءالله. و ما را از سربازان امام خامنهای مدظله، و یاران امام زمان علیهالسلام قرار بدهد، و روح بلند امام خمینی قدسالله نفسهالزکیه، و ارواح متعالی شهیدان والامقام رضوان الله تعالی علیهم اجمعین، را، از من و ما راضی و خرسند بگرداند. آمین
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
و آخر دعوانا انالحمد لله ربالعالمین
والسلام علیکم و علی جمیع عباداللهالصالحین
28 رمضانالمبارک 1432 ه – ق،
برابر با دوشنبه 07 شهریور 1390
دیدگاهها
#1 احمدی 1390-08-16 21:56
سربلند باشی
وموفق در را هدف والا
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا