اغلاط املایی تا دلتان بخواهد. زیاد خوانده و میخوانیم که "خواهش میکنم"، را خواهشاً مینویسند؟ "ثانیا"، را دوماً، "ثالثاً" را سوماً، ...، "تاسعاً"، را نهماً، و قس علی هذا. حالا هرچه بگویید آقا، در زبان فارسی تنوین نداریم. شما دکتر شدید، فوق لیسانس گرفتید، نماینده مجلس بودهاید، باید مواظب باشید. درست بنویسید. روزنامهنگار و رسانهای و خبرنگارید، باید قواعد نوشتاری و علائم مکاتبات را، مراعات فرمایید. گوششان بدهکار نیست که نیست.ادامه ...
قسمت دوم دغدغههایی از فضای مجازی فعلی کشور
باسمه تعالی
1-به نظر می رسد که تعدادی از اعضای هر گروه وآتسآپی، تلگرامی، اینستاگرامی، و گوگلپلاسی، از هر طبقه اجتماعی و سواد علمی، که با اصرار مدیران گروههای مجازی، عضویت را پذیرفته، و شهامت ترک گروه را نیز، پیدا نکرده یا نمیکنند، خود را جزو اسرار حق آموختگان (!) میپندارند، و در صف مهر کردگان دهان دوخته، و نی شکستگان کاغذسوخته میبینند. بدین جهت است که شمشیر قلم را غلاف، و کلید قفل زبان را، در سوراخ کلید حل مشکلات اقتصادی کشور در صد روز اول کاری شیخ حسن روحانی، انداخته، و خود را گمگشته و حیران، مفروض تلقی نموده، و داغ خموشی بر اولالباب چسباندهاند.
این جماعت اگر چه ممکن است توان اندکی از جهت علمی و اطلاعات عمومی، و آیین نگارشی، جهت بروز و ظهور در فضای مجازی آلوده و بی در و پیکر فعلی کشور را، دارا باشند، اما جرأت خطر کردن در این میدان خطیر و بعضاً کشنده را ندارند، و البته شاید عاقلانه (!) نیز همین باشد. اما اگر کمی خطرپذیر بودند و از ابزار قوی و قدرتمند الهی که به عنوان واجبات و فریضههای دین ماست، بهره میبردند و میبردیم، و در کمال متانت و ملاطفت، امر به معروف و نهی از منکر را، با شرایطش جامهی عمل میپوشانیدند و میپوشانیدیم، مطمئناً نرخهای فضای مجازی فعلی را، در آلودگی، آسیب، بدآموزی، شایعهپراکنی، تخریب، تهدید، بر باد دادن عرض و آبروی متدینین، انتشار تصاویر خصوصی دیگران، فیلمهای به اصطلاح محرمانه، و خصوصی عروسیها، و اخلاقکشیها، و . و ... را، کاهش میداد.
2-دسته بعدی کسانی هستند که در زندگی اداری و کاری، سیاسیکاری را یاد گرفتهاند. از باب تجربه، دیده و شنیدهایم که پارهای از این جماعت میگویند؛ ما مردهشور هستیم دیگر، و حق آن است که رئیس دستور بدهد، و درست آن است که معاون اداره اجرا بکند. ما باید بیاموزیم که قصورات و تقصیرات مافوق را نیاموزیم، و به شتر دیدی، ندیدی، عامل و فاعل باشیم. این جماعت باور کردهاند که راه تعالی و خدمت (!)، پیشرفت و پولدار شدن، تأیید نظرات آبکی برخی از رؤسا، مدیران ارشد، و ستایش و چشمقربان گفتن به آنها، و دلیل آوردن بر درستی تصمیمات بعضاً ناصواب و پرگناه مقامات بالا دستی همی باشد. متأسفانه این گند، عفن، لجن، و بالوعه را، وظیفهی اصلی خود و حاصل هوش و استعداد خدادادشان، و بیست و چند سال تحصیلات عالیشان (!) میدانند.
به جرأت عرضه میدارد که درصد بسیار بالای مدیریت حکومتهای بشری در طول تاریخ عجیب و غریب آدمیزاد، غیرمستقیم توسط این جماعت سامان و یا بالعکس دیده، که تعدادشان نیز اجمالاً از صدر تا ذیل، زنجیروار بهم بافته و قابل توجه بوده است و هست. اینها در فضای مجازی نیز بدین بازی-بازی مشغول، و برای مقاماتی کذایی سربازی، و در راه استحکام پایههای اهل قدرت غیرخدایی، جانبازی دارند. آری، با امکانات مختلف و عوامل گوناگونی که در داخل و خارج دارند، ظاهراً از عمده دلایل آلودگی فضای مجازی در بخشهای متعدد، هماینان باشند.
3- دسته سوم که نابسیارند، بعضاً از سر تفنن و اظهار فضل، شّذ و ندر، فیوضاتی را تشعشعات دارند، اما از خوف بازرسان بنی اسرائیلی که در کمین نشسته، و اجتناب از سربسر خوردن و کل کل کردن با آنها، خیلی زود سر در جیب تفکرات فرو برده و از اهدای تذکرات خوف داشته و طفره میروند. این گروه که "زکات العلم، نشره" را به عمد به فراموشی سپرده و خود را راحت فرمودهاند (!). تنها خیر اینان این است که برخی از مدیران گروهها پز میدهند که فلان فرهیخته و بهمان هنرمند، و کدام خواننده، و . و ...، عضو گروه چند صد نفری من هستند. اینان شبانهروزی دو یا سه باری تلگرام یا وآتسآپ خود را زیارت میکنند که به فرستندهها بفهمانند که مطلب ارسالی آنها را ...!
4- چهارمین باند گروهای فضای مجازی، انصافاً که باندی هستند. چشم سر بر وقایع بسته، و دید دل را در حقایق شکسته، و در کمال تأسف و تأثر و حیرت و عجب، صفر و سیاه صددرصد، یا بالعکس میبینند، میشنوند؟ میگویند و میخوانند. بیشترین صدمات حیثیتی و تخریب وجهه جمهوری اسلامی ایران را، در داخل کشور و جهان، این طایفه چهارم وارد ساخته و میسازند. فقط کافی است به حادثه جگرسوز و روحگداز فرو ریختن ساختمان پلاسکو، و برخورد فضای مجازی آلوده با آین درد جانکاه را، مرور بفرمایید تا عرض بنده را، تصدیق بفرمایید.
برخی از این قبیل از نااهلان سیاست که نه، حقهبازان بازار مکاره هزارتوی اینترنت و دغل، با قساوت قلب و شقاوت باطن، عزت، مصلحت و حکمت نظام اسلامی را برای منافع امریکائیان و غربیان، تخطئه و مسألهدار میسازند، و اطلاعات طبقهبندی شده را، به انحاء بیچیده مانند ایمیل، فایل زیپ شده، و . و ...، تسلیم دشمن میکنند و قبل از اطلاع اهل فضای مجازی ایران اسلامی، کلیپ، فیلم، اسلاید و نظائرشان را از آن سوی آب ارسال میکنند. البته آبروی خویش را بر باد داده و عدم درک خود را به تصویر کشیده، و بیدانشی خود را در ادبیات و املای فارسی نیز، به نمایش میگذارند.
چه بسیار که آیات قرآن کریم را غلط می نویسند،
روایات حضرات معصومین علیهم السلام را به عنوان آیات الهی به خورد خواننده میدهند.
اغلاط املایی تا دلتان بخواهد. زیاد خوانده و میخوانیم که "خواهش میکنم"، را خواهشاً مینویسند؟ "ثانیا"، را دوماً، "ثالثاً" را سوماً، ...، "تاسعاً"، را نهماً، و قس علی هذا. حالا هرچه بگویید آقا، در زبان فارسی تنوین نداریم. شما دکتر شدید، فوق لیسانس گرفتید، نماینده مجلس بودهاید، باید مواظب باشید. درست بنویسید. روزنامهنگار و رسانهای و خبرنگارید، باید قواعد نوشتاری و علائم مکاتبات را، مراعات فرمایید. گوششان بدهکار نیست که نیست.
باور بفرمایید که این جماعت زبان در زبان محاورات خود، پدر زبان فارسی را درآوردهاند و حالا کمر همت به نابودی ساختمان بندی و مهندسی مکتوب این زبان شیرین فردوسی و سعدی و حافظ، در فضای مجازی، بستهاند و اکثر کلمات کلیدی را با نوشتن یک حرف تفهیم می کنند. مثلاً
"س" ، یعنی سلام، و از این قماش.
کلمات فارسی را با حروف فینگلیش،
زبان فارسی را به انگلیسی من درآوردی،
طلبهی بسیجی؛
علی زادسرجیرفتی؛
تهران؛ 02 بهمن ۱۳۹۵
و دغدغههای دیگری که انشاءالله فرصت ادامه حاصل شود
=====
قسمت اول دغدغههایی از فضای مجازی فعلی کشور؛